مصباح

  • خانه

معرفتی

07 آبان 1404 توسط مهري قاسمي

🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸

🔆دو سخن نادر و غريبه اى كه بايد قبول كرد

✨ابن قاسم عاملى در كتاب اثنى عشريه از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت كرده است كه فرمود:

((غريبتان فاحتملوها، كلمة خير من سفيه فاقبلوها و كلمة سفه من حكيم فاغفروها)).

دو نادر و غريب است كه بايد آن دو را برداريد و تحمل كنيد، يكى كلمه و سخن خير و نيكوئى كه از زبان شخص سبك و نادانى بشنويد قبول كنيد آن را و ديگر كلمه نادرست و سبكى كه از شخص حكيم و دانشمندى بشنويد پس آن را بپوشيد و درگذريد.

و ماحصل اين حديث اين است كه دستور اسلامى اين است كه اين دو گونه گفتار را گوش دهند و بپذيرند، يكى گفتار نيكو و زيبا اگرچه اززبان كودكى يا ديوانه يا از جاهل فرومايه صادر شود كه نوعا مردم به گفتار آنان توجه ندارند با اينكه فرموده اند:

((لاتنظر الى من قال انظر الى ما قال ))

نظر به گفتار داشته باش نه به گوينده .

چه بسا كودكى خردسال سخنى خردمندانه و حكيمانه گويد: چنانچه آورده اند شخصى به طفلى گفت : اگر گفتى خدا كجاست يك اشرفى به تو مى دهم طفل در جواب گفت : اگر تو گفتى خدا كجانيست من دو اشرفى به تو مى دهم .

و نيز آورده اند: روزى ابوحنيفه با جمعى از اصحاب براهى مى رفت كودكى را ديد كه پاى برهنه روى گل راه مى رفت ابوحنيفه گفت : اى كودك مواظب خود باش كه پايت نلغزد ونيفتى كودك در جواب گفت : اگر من بيفتم خود تنها مى افتم اما تو مواظب خود باش كه اگر پايت بلغزد و بيفتى گروهى بسيار از مسلمانان باتو لغزند و بيفتند.

📚مردان علم در ميدان عمل (جلد هشتم)، سيد نعمت الله حسينى

 نظر دهید »

معرفتی

04 آبان 1404 توسط مهري قاسمي

🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃

🔴 اصالت مهمتر است یا تربیت ؟!!

داستانی از شاه عباس و شیخ بهایی درباره اصالت و تربیت

روزی شاه عباس کبیر در اصفهان از شیخ بهایی پرسید: «در برخورد با مردم، اصالت ذاتی مهم‌تر است یا تربیت خانوادگی؟» 
شیخ گفت: «اصالت»، اما شاه نظر مخالف داشت و گفت: «تربیت مهم‌تر است.»

برای اثبات حرفش، شاه شیخ را به کاخ دعوت کرد. شب هنگام، در مهمانی شام، چهار گربه تربیت‌شده با شمع وارد شدند و مجلس را روشن کردند. شاه با افتخار گفت: «دیدی؟ این‌ها با تربیت چنین شدند.»

شیخ گفت: «اگر فردا هم همین کار را کردند، حرف شما را می‌پذیرم.» شاه قبول کرد.

فردا شب، مراسم تکرار شد. اما این بار شیخ چهار موش را در مجلس رها کرد. گربه‌ها با دیدن موش‌ها، شمع‌ها را رها کرده و به شکار پرداختند. 
شیخ گفت: «شاهنشاها! تربیت مهم است، اما اصالت در لحظه‌ی بحران خود را نشان می‌دهد. گربه، هرچقدر هم تربیت شود، با دیدن موش به اصل خود بازمی‌گردد.»

🧠 نتیجه‌گیری اخلاقی: 
تربیت می‌تواند رفتار را شکل دهد، اما در لحظه‌های حساس، اصالت ذاتی بر تربیت غلبه می‌کند. تربیت سطحی است، اما اصالت ریشه‌دار و پایدار.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸

 نظر دهید »

اخلاقی

04 آبان 1404 توسط مهري قاسمي

🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃

▫️وَأَکْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ

🟠برترین حسب و نسب اخلاق نیک است

✍حسب در لغت هم به شرافت هاى ذاتى و صفات برجسته اطلاق شده و هم به شرافت پدران و اجداد، بنابراین منظور امام این است که بالاترین شرافت ذاتى و اکتسابى از پدران و اجداد دارا بودن حسن خلق است، زیرا بیش از هر چیز جاذبه دارد و قلوب را متوجه انسان مى کند و شرافت هاى دیگر تا این حد توان ندارند.

📚 نهج البلاغه، نامه 31

 نظر دهید »

تربیتی

04 آبان 1404 توسط مهري قاسمي

🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸

▫️وَأَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ

🟠بدترین تنهایى و وحشت خودبینى و خودپسندى است

✍«وحشت» در لغت هم به معناى تنهایى آمده است و هم به معناى ترس و ناراحتى ناشى از آن و به یقین، افراد خودبزرگ بین دوستان خود را به زودى از دست مى دهند، زیرا مردم حاضر نیستند زیر بار چنین افراد خودبین و خودخواهى بروند و به این ترتیب در زندگى تنهاى تنها مى مانند.

📚 نهج البلاغه،نامه_31

 نظر دهید »

تربیتی

04 آبان 1404 توسط مهري قاسمي

🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸

❣امیرالمومنین علیه‌السلام  مى فرماید: 

✨وَمِنَ التَّوْفِیقِ حِفْظُ التَّجْرِبَةِ

💠حفظ تجربه ها بخشى از موفقیت است

✍منظور از تجربه در اینجا مفهوم عام آن است و تجربه هاى شخصى و تجارب دیگران را شامل مى شود و تعبیر به «مِنَ التَّوفِیقِ» اشاره به این است که انسان قسمت مهمى از موفقیت خود را در کارها، از تجربه هاى پیشین خود و تجارب دیگران استفاده مى کند و در واقع انباشته شدن تجربه ها بر یکدیگر سبب موفقیت در تمام زمینه هاى علمى و سیاسى و اجتماعى و اخلاقى است و آن کس که خود را از تجربه هاى دیگران بى نیاز بداند و به تجربه هاى پیشین خود اعتنا نکند به یقین گرفتار شکست هاى پى درپى خواهد شد.

✨وَالْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ

💠دوستى، نوعى خویشاوندى اکتسابى است

✍خویشاوندى گاه از طریق طبیعى مثلاً تولد دو فرزند از یک پدر و مادر حاصل مى شود که این دو به طور طبیعى برادرند; ولى گاه انسان با دیگرى که هیچ رابطه نسبى با او ندارد چنان دوست مى شود که همانند برادر یا برتر از برادر پیوند عاطفى با او پیدا مى کند. این گونه دوستى ها نوعى خویشاوندى اکتسابى است.

📚 نهج البلاغه، حکمت ۲۱۱

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 1070
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس