مصباح

  • خانه 

اخلاقی 

06 مهر 1396 توسط مهري قاسمي

​‍

 پیامبر خدا (ص) فرمودند:
«یا أنسُ سَلَّم علی مَن لَقیتَ ،یَزیدُ اللهُ فی حَسَناتِکَ وَ سَلَّم فی بیتِکَ یَزیدُاللهُ  فی بَرَکَتِکَ »
⬅️«ای انس ،سلام کن بر کسی که او را می بینی تا خداوند حسنات تو را زیاد گرداند و در موقع ورود به منزل سلام کن تا خداوند برکت تو را زیاد کند.»

سلام کردن خیلی ثواب دارد .سلام کردن و بلند سلام کردن مستحب است.
من بچه بودم تاجری بود که خیلی به من علاقه داشت.
ایشان وقتی وارد خانه می شدند ،عیالش اگر ته خانه بود ،این دم در می گفت:
« خانوم سلام»⬅️ بلند به عیالش سلام می کرد.

حالا بعضی ها عارشان می آید به عیالشان سلام کنند. باید حتماً او سلام کند. شما سلام کنید .بعضی ها هم هستند که وقتی به آنها سلام می کنید،می گویند:
«سلام از ماست»
«سلام از ماست » که جواب سلام نیست.
این اشکال دارد باید بگویید: «سلامٌ علیکم» .
«سلام از ماست » یعنی چه؟.به بعضی ها می گویی:«سلام» در جواب می گویند:« مرسی».
 مرسی که جواب سلام نیست.
بعضی ها را هم دیده ام که جواب سلام را نمی دهند. من نمی دانم مردم چرا این قدر عوام اند  .سلام کردن خیلی ثواب دارد ،جواب سلام را دادن هم واجب است.

حالا من یک مسئله بگویم: اگر در کوچه باریکی  هم زمان به شخص دیگری رسیدید و باهم سلام کردید، طوری که سلام هایتان باهم تصادف کرد، هر دو باید جواب سلام را بدهید.
تو باید جواب سلام او را بدهی و او نیز جواب سلام شما را بدهد. جواب سلام را همیشه چربش کنید.

اگر کسی به شما گفت: «سلام» شما در پاسخ بگویید: «سلامٌ علیکم» .
 اگر گفت :« سلامٌ علیکم» شما بگویید:«سلامٌ علیکم و رحمتةُ الله» .
اگر گفت :« سلامٌ علیکم و رحمتةُ الله» ،شما بگویید: «سلامٌ علیکم و رحمةُ اللهِ و برکاتُه»
و اگر گفت :« سلامٌ علیکم و رحمةُ اللهِ و برکاتُه» اگر صبح است ، شما در آخر سلامتان یک «صبحکُمُ اللهُ بِالخَیر» و اگر عصر است« مَساکُمُ اللهُ بِالخَیر» بگویید.
پس جواب سلام را چرب کنید.
مسیحی اهل شوروی مسلمان شده بود و کفاشی داشت  در همان کفاشی اش هم فوت کرد. او مرید«آیت الله لنگرودی(رح)» بود.
من یک روز صبح به او گفتم : «صُبحَکُمُ الله بِالخَیر»
و او در پاسخ من گفت: «مَساکُمُ الله بِالخَیر» .
من گفتم :«آقا الان صبح است،شما چطور می گویید :«مساکم الله بالخیر؟!»
او گفت:«تا وقتی که امام زمان حضرت مهدی(ع) تشریف نیاورده اند ،صبح نیست!»
من از جواب او کیف کردم .انسان وقتی این حرف ها را می شنود،منقلب می شود. چقدر فهم داشت.

واقعاً که تا حضرت (ع)تشریف نیاورده اند صبح نیست.


مواعظ آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)، صفحه ۷۱و ۷۲

 نظر دهید »

یاد امام حسین (ع)

06 مهر 1396 توسط مهري قاسمي

🌹ثواب خوردن آب با یاد کردن امام حسین علیه السلام🌹

🌺داوود برقی می گوید : من در خدمت امام صادق علیه السلام بودم که ایشان آب طلب کردند . پس از آنکه آن را نوشیدند دیدم که بغض گلویشان را گرفت و چشمانشان پر از اشک شد و سپس به من فرمودند👇


⚡️ای داوود ! نفرین خداوند بر قاتل حسین، هر بنده ای که آبی بنوشد و از حسین و خاندان او یاد کند و بر قاتل وی نفرین فرستد خداوند در پرونده وی صد هزار نیکی بنویسد و هزار بدی از آن پاک کند و مقام او را صد هزار درجه بالا برد و گویا صد برده آزاد کرده باشد
☄خداوند چنین بنده ای را به روز واپسین با دلی خنک محشور می گرداند


📚کافی جلد۶، صفحه ۳۹۱

 نظر دهید »

چگونگی چله گیری زیارت عاشورا

06 مهر 1396 توسط مهري قاسمي

شروع ختم اربعین زیارت عاشورا،از روز دهم تا اربعین سید الشهدا علیه السلام (۲۰ صفر)


آیت الله شیخ علی آقای سعادت پرور “رض” از شاگردان عرفانی مرحوم علامه طباطبایی “رض” می فرمایند:
مرحوم علامه طباطبایی “ره” در طریقه ی ختم اربعین زیارت عاشورا می فرمودند: روز دهم (عاشورا) همه زیارت را با صد لعن و سلام کامل در مجلس واحد تمام کند،ودر بقیه روزها،اولِ صبح زیارت عاشورا را تا لعن بخواند،و سپس تا پایان روز صد لعن و سلام را بگوید،و هنگام غروب،دنباله ی زیارت عاشورا را بخواند،و زیارت را تمام کند،و سپس نماز زیارت را به جا آورد،به این ترتیب گویی همه ی روز را در حال خواندن زیارت عاشورا بوده است .

 نظر دهید »

ثواب گریه بر مصایب سید الشهداء

04 مهر 1396 توسط مهري قاسمي

​🔸چگونه میشود با یک قطره اشک روضه، همه گناهان بخشیده شود…

.
ماجرای تشرف علامه بحرالعلوم به محضر ولی عصر (ارواحنا فداه)
.
🔸سيد بحرالعلوم (ره) به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بين راه راجع به اين مساله، كه گريه بر امام حسين (سلام الله علیه) گناهان را مى آمرزد، فكر مى كرد.
.
🔸همان وقت متوجه شد كه شخص عربى كه سوار بر اسب است به او رسيد و سلام كرد. بعدپرسيد: جناب سيد درباره چه چيز به فكر فرورفته اى؟ و در چه انديشه اى؟ اگر مساله علمى است بفرماييد شايد من هم اهل باشم؟
.
🔸سيد بحرالعلوم فرمود: در اين باره فكر مى كنم كه چطور مى شود خداى تعالى اين همه ثواب به زائرين و گريه كنندگان بر حضرت سيدالشهداء(سلام الله علیه)مى دهد.
.
🔸مثلا در هر قدمى كه در راه زيارت برمى دارد، ثواب يك حج و يك عمره در نامه عملش نوشته مى شود و براى يك قطره اشك تمام گناهان صغيره و كبيره اش آمرزيده مى شود؟
.
🔸آن سوار عرب فرمود: تعجب نكن! من براى شما مثالى مى آورم تا مشكل حل شود. سلطانى به همراه درباريان خود به شكار مى رفت. در شكارگاه از همراهيانش دور افتاد و به سختى فوق العاده اى افتاد و بسيار گرسنه شد.
.
🔸خيمه اى را ديد و وارد آن خيمه شد، در آن سياه چادر پيرزنى را با پسرش ديد، آنان در گوشه خيمه عنيزه اى (بز شيرده) داشتند  و از راه مصرف شير اين بز، زندگى خود را مى گرداندند.
.
🔸وقتى سلطان وارد شد، او را نشناختند، ولى به خاطر پذيرايى از مهمان، آن بز را سربريده و كباب كردند، زيرا چيز ديگرى براى پذيرايى نداشتند، سلطان شب را همان جا خوابيد و روز بعد، از ايشان جدا شد و به هر طورى كه بود خود را به درباريان رسانيد و جريان را براى اطرافيان نقل كرد.
.
🔸در نهايت از ايشان سؤال كرد: اگر بخواهم پاداش ميهمان نوازى پيرزن و فرزندش راداده باشم، چه عملى بايد انجام بدهم؟
.
يكى از حضار گفت: به او صد گوسفند بدهيد.
.
ديگرى كه از وزراء بود، گفت: صد گوسفند و صد اشرفى بدهيد.
.
يكى ديگر گفت: فلان مزرعه را به ايشان بدهيد.
.
🔸سلطان گفت: هر چه بدهم كم است، زيرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل كرده ام، چون آنها هر چه را كه داشتند به من دادند، من هم بايد هرچه را كه دارم به ايشان بدهم تا سر به سر شود.
.
🔸بعد سوار عرب به سيد فرمود: حالا جناب بحرالعلوم، حضرت سيدالشهداء (سلام الله علیه) هرچه از مال و منال و اهل و عيال و پسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پيكر داشت همه را در راه خدا داد.
.
🔸پس اگر خداوند به زائرين و گريه كنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد، نبايد تعجب نمود، چون خدا كه خدائيش را نمى تواند به سيدالشهداء (سلام الله علیه) بدهد، پس هر كارى كه مى تواند انجام مى دهد.

يعنى باصرف نظر از مقامات عالى خودش، به زوار و گريه كنندگان آن حضرت، درجاتى عنايت مى كند، در عين حال اينها را جزاى كامل براى فداكارى آن حضرت نمى داند.
.
چون شخص عرب اين مطالب را فرمود از نظر سيد بحرالعلوم غایب شد.

عبقری احسان، ج1: 129

 نظر دهید »

اشخاص در کربلا

04 مهر 1396 توسط مهري قاسمي

❤️🍃در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم.


⚪️اول: حسین
حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود. تا آخر می‌‌ایستد.
خودش و فرزندانش شهید می‌شوند.
هزینه انتخابش را می‌‌دهد
و به چیزی که نمی‌خواهد تن‌ نمی‌‌دهد.
از آب می‌گذرد، از آبرو نه‌…

⚫️دوم: یزید
همه را تسلیم می‌خواهد.
مخالف را تحمل نمی‌‌کند.
سرِ حرفش می‌‌ایستد.
نوه‌ پیغمبر را سر می‌‌ٔبرد.
بی‌ آبرویی را به جان میخرد
تا به چیزی که می‌‌خواهد برسد

⚫️سوم: عمرِ سعد
به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.
هم خدا را می‌خواهد هم خرما،
هم دنیا را می‌خواهد هم آخرت.
هم می‌خواهد حسین را راضی‌ کند هم یزید را.
هم اماراتِ ری را می‌خواهد، هم احترامِ مردم را.
نه‌ حاضر است از قدرت بگذرد، نه‌ از خوشنامی.
هم آب می‌خواهد هم آبرو.
دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ است  که به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد.
نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامی

💥ما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ حسین شدن را داریم،
نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را
اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!
🌟 بیش از همه ازعمر سعد شدن باید ترسید❗️

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 1043
  • 1044
  • 1045
  • ...
  • 1046
  • ...
  • 1047
  • 1048
  • 1049
  • ...
  • 1050
  • ...
  • 1051
  • 1052
  • 1053
  • ...
  • 1070
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس