مصباح

  • خانه 

تربیتی 

16 مرداد 1401 توسط مهري قاسمي

????????????

✍?هیچ وقت ناامید نشوید

✍ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ. عده‌ای ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﮐﻤﮏ کنند. ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ناامید شده و ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎت ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍرد.  ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ‌ﮔﻔﺘﻨﺪ تلاش شما ﺑﯽ‌ﻓﺎﯾﺪﻩ است ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ مُرد. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮد. ﺍﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ تمام تلاشش را برای نجات از آب به کار گرفت. ﺑﻴﺮﻭﻧﯽ‌ﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ‌ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ ﺑﯽ‌ﻓﺎﯾﺪﻩ است …

ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ.

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ آن ﻣﺮﺩ ﻧﺎﺷﻨﻮﺍﺳﺖ. دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ! ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ رسیدن به خواسته‌هایت می‌گویند… 

امیرالمؤمنین علیه‌ السلام فرمودند:

فی القُنُوطِ اَلتَّفرِيطُ نااميدی، موجب کوتاهی در عمل می‌شود.

? ميزان الحكمة ج٣ صفحه 2632

 نظر دهید »

معرفتی

16 مرداد 1401 توسط مهري قاسمي

????????????

?4 اشتباه رایج در روایت وقایع عاشورا:

✍استاد مرتضی مطهری

?اشتباه اول: 

اوج عزاداری امام حسین(ع) ده روز اول ماه محرم الحرام است. بین سخنرانان و مداحان، مشهور است که هر شب را به یکی از شهدای کربلا اختصاص دهند؛ مثلاً شب سوم برای حضرت رقیه و شب هفتم را برای حضرت علی اصغر(ع) سوگواری می کنند و تاسوعا را نیز به حضرت عباس(ع) اختصاص می دهند. همین قرار داد بین مداحان و منبری ها باعث شده است که عده ای گمان کنند، حضرت رقیه روز سوم محرم به شهادت رسیده است و از همه بدتر اینکه گمان می کنندحضرت ابالفضل(ع) در روز تاسوعا به شهادت رسیده است.

اما حقیقت این است که تمام شهدای کربلا در روز عاشورا به شهادت رسیده اند و حضرات اباالفضل، علی اکبر و علی اصغر همه قبل از امام حسین(ع) و در روز عاشورا در پیکار با سپاه عمر سعد کشته شده اند. حضرت رقیه(س) نیز پس از شهادت پدرش در شام از دنیا رفته است.

?اشتباه دوم: 

باور عمومی این است که حضرت حسین بن علی(ع) و اهل بیت و اصحابش سه شبانه روز آب ننوشیدند و سپس تشنه کام به مقابله با دشمن رفته اند؛ اما حقیقت این است که عمر سعد سه روز قبل از عاشورا عمروبن حجاج را با پانصد سوار فرستاد تا کنار شریعه فرود آیند و میان یاران حسین و آب فاصله اندازند. اما این به این معنی نیست که هیچ ذخیره آبی در خیمه ها نبوده است.

در کتاب ارشاد نوشته شیخ مفید(ره) آمده است: « در شب عاشورا زینب…دست بر گریبان برده…و بیهوش بر زمین افتاد. حسین(ع) برخاسته آب بر روی خواهر پاشید و…» این نقل معتبر نشان می دهد که تا شب عاشورا هنوز آب در خیمه ها بوده واصل تشنه کامی به روز عاشورا، گرمی هوا و شدت مبارزه مربوط است.

شیخ عباس قمی(ره) در منتهی الامال می گوید: «شب عاشورا امام حسین(ع)، حضرت علی اکبر(ع)را با سی سوار و بیست پیاده فرستاد که چند مشک آب آورند و اهل بیت و اصحاب خود را فرمود که از این آب بیاشامید، آخر توشه شماست و وضو بسازید و غسل کنید.»

?اشتباه سوم:

 یکی از معروف ترین تحریف ها ماجرای حضرت لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) است وچه روضه ها که در این زمینه خوانده نمی شود؛ در روضه ها ذکر می شود که حضرت علی اکبر قبل از رفتن به میدان با مادرش چه نجواهایی می کرد، یا اینکه حضرت لیلی در خیمه ها رفته و در آنجا دعا کرده که خداوند حضرت علی اکبر را سالم برگرداند که متأسفانه این موضوع محور بعضی تعزیه ها نیز شده است.

اما حقیقت این است که اصلاً لیلایی در کربلا نبوده است؛ البته لیلی مادر حضرت علی اکبر(ع) هست؛ اما حتی یک مورخ هم به حضور آن حضرت در کربلا و روز عاشورا گواهی نمی دهد. (به نقل از حماسه حسینی،جلد1،مرتضی مطهری)

?اشتباه چهارم:

 مطلب بعدی مربوط به حضرت علی اکبر(ع) این است که آن حضرت قبل از رفتن به معرکه جنگ از پدر رخصت خواست و آن حضرت اذن میدان نداده اند و مثلاً فرموده اند که تو هنوز جوانی و حیف است که از دست بروی و چه اشعار و تعزیه ها که پیرامون آن نساخته ایم؛ اما حقیقت این است که تمام مورخین نوشته اند، هر کس از امام حسین(ع) اذن میدان می خواست، اگر می شد حضرت برایشان عذری می آورد ولی در مورد جناب علی اکبر گفته اند: «فاستأذن اباه،فأذن له» یعنی تا اجازه خواست گفت برو.

?منبع: حماسه حسینی، جلد1، استاد شهید مرتضی مطهری

 نظر دهید »

تربیتی 

16 مرداد 1401 توسط مهري قاسمي

?????????????

✍یکی از اساتید علامه طباطبایی، مرحوم قاضی بود.ایشان (مرحوم قاضی) در مسجد کوفه و مسجد سهله حجره داشتند و بعضی از شب ها را به تنهایی در آن حجرات بیتوته می کردند و شاگردان خود را نیز توصیه می کردند تا بعضی از شب ها را به عبادت در مسجد کوفه و یا سهله بیتوته کنند و دستور داده بودند که چنان چه در بین نماز و با قرائت قرآن و یا در حال ذکر، فکری برای شما پیش آمد و یا صورت زیبایی را دیدید و یا بعضی از جهات دیگر عالم غیب را مشاهده کردید، توجه ننمایید و دنبال عمل خود باشید

استاد علامه طباطبایی می فرماید: روزی من در مسجد کوفه نشسته و مشغول ذکر بودم، در آن بین یک حوریه بهشتی از طرف راست من آمد و یک جام شراب بهشتی در دست داشت وبرای من آورده بود و خود را به من ارائه می نمود. همینکه خواستم به او توجه کنم یاد حرف استاد افتادم و لذا چشم پوشیده و توجهی نکردم. پس آن حوریه برخاست و از طرف چپ من آمد و آن جام را به من تعارف کرد، من نیز توجهی ننمودم و روی خود را برگرداندم، پس آن حوریه بهشتی رنجیده شد و رفت و من تا به حال هر وقت آن منظره به یادم می افتد، از رنجش آن حوریه متاثر می شوم

?کتاب مهرتابان. یادنامه و مصاحبات تلمیذ (سید محمد حسین حسینی تهرانی) و علامه طباطبایی، قم: باقرالعلوم.

 نظر دهید »

معرفتی 

16 مرداد 1401 توسط مهري قاسمي

???????????

?آزاده‌ای به نام حُر

✍ حر خطاب به امام‌حسین گفت: «من با هزار سوار به امر امیر کوفه آمده‌ام تا از آمدن شما به کوفه و برگشتن شما به مدینه جلوگیری کنم.» یعنی حر امام‌زمانش را مستأصل کرد. طوری شد که حضرت نه راه پس داشت و نه راه پیش. وقتی امام‌حسین می‌بیند هرچه راهکار پیش پای حر می‌گذارد و حر پس می‌زند، می‌فرماید: «مادرت به عزایت بنشیند.» او هم وقتی می‌خواهد بگوید: «مادر خودت به عزایت بنشیند.» یک لحظه صبر می‌کند و به این فکر می‌کند؛ مادر این آقا کیست! این خیلی نکتۀ کلیدی‌ای است؛ ادب پیشه می‌کند و خدا به خاطر همین ادب او را می‌خرد.

 من و شما به بدی حر نیستیم، از این جهت که این‌طور امام‌زمان خود را مستأصل کنیم، اما از طرفی سد راه ایشان هستیم.

 ببینید حر چطور در عرض چند روز از بدترین آدم آن قطعه از زمین، تبدیل به یکی از بهترین‌ها می‌شود. کفش‌هایش را در‌می‌آورد و دور گردنش می‌اندازد و می‌شود حر به معنی آزاده. اباعبدالله هم وقتی حر به سراغش می‌آید و آن توبه شکل می‌گیرد، به او می‌فرماید: «مادرت چه اسم خوبی برایت گذاشته است.» یعنی دلش را به دست می‌آورد.

 نظر دهید »

اعتقادی 

16 مرداد 1401 توسط مهري قاسمي

????????????

✍امام حسين عليه‌السلام:

بادِروا بِصِحَّةِ الأجسامِ في مُدَّةِ الأعمارِ.

در مدت عمر، در حفظ سلامت تن بكوشد.

? تحف العقول، ج 1، ص 239

این حدیث به صورت امر و جمع آمده؛ لذا توصیه جمعی است، نه فقط فردی و شخص خاص.  متعلق به یک زمان محدود و خاص هم نیست و مبادرت در کل ایام حیات و به صورت مستمر امر شده است. نفرمودند یک کاری کنید که مریض نشوید؛ بلکه فرمودند یک کاری کنید که همواره سلامت باشید؛ چون گاهی بیماری ها دست ما نیست.

?اگر حفظ سلامتی و استمرار صحت و سلامتی جنبه دینی و اهمیت نداشت، هیچ وقت امر به مبادرت در حفظ سلامتی نمی شدیم. صحت و سقم ما، جنبه عمومی پیدا می کند و کسی نمی‌تواند بگوید سلامتی یا بیماری من، فقط به خودم مربوط است؛ مثل امر به معروف و نهی از منکر در ارتباط با گناهان. وقتی امر می شود، یعنی نباید لحظه ای از آن غافل باشیم و بعد بگوییم یادمان رفت یا بگوییم این قدر گرفتار بودم که دیگر حواسم به خودم نبود.

?بی توجهی به بدن و ظاهر و سلامتی به هیچ وجه نه تنها فضیلت محسوب نمی شود؛ بلکه از عدم حفظ آن منع شده ایم. لذا مومن نباید مریض باشد و تفکرش این باشد که مریضی را خدا داده و دنبال سلامتی نمی روم تا این که خودش اگر صلاح دانست، برطرف کند. وقتی حضرت تاکید بر کل مدت عمر دارند، یعنی باید برای آن برنامه داشت و انواع تهدیداتش را شناخت و برای آن برنامه ریزی کرد.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 284
  • 285
  • 286
  • ...
  • 287
  • ...
  • 288
  • 289
  • 290
  • ...
  • 291
  • ...
  • 292
  • 293
  • 294
  • ...
  • 1070
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس