?????
✍ انکار خدا یا ضروریات دین، از سوی کسی که قبلا مسلمان بوده است ارتداد است، اما در این خصوص باید به دو نکته توجه داشت:
⬅️نکته اول: شک و تردید و دچار شدن به شبهات و تحقیق و دنبال جواب بودن هرگز به معنای ارتداد نیست.
⬅️نکته دوم: ارتداد از نگاه اسلام یک جرم سیاسی است، نه یک انحراف اعتقادی، به همین خاطر اسلام در جایی حساس می شود که بوی توطئه بیاید، وگرنه در شرایط عادی، اسلام هرگز به دنبال تجسس و تفتیش اعتقادات نیست، بلکه تا خود شخص دنبال افشا و گسترش اعتقادش نباشد اسلام حکمی صادر نمی کند. و شاید این حکم اساسا به منظور پیشگیری از افشای چنین اعتقاداتی و گسترش آن ها باشد.
بنابراین باید بین آن چیزی که در ظاهر می بینیم و آن چه که در واقع است تفاوت قائل شد، طبیعتا هر کسی که از دین بازگشته و به خدا یا ضروریات دین اعتقادی ندارد در واقع مرتد است، اما در مقام اثبات تا این اعتقاد به صورت قطعی آشکار نشود نمی توان حکم به ارتداد فقهی چنین شخصی کرد. از آن جا که روایات، و همچنین فتاوای فقهی مراجع بزرگ شیعه بر این تعلق گرفته است که اجرای حکم باید تحت نظر امام یا فقیه جامع الشرائط باشد، این نشان می دهد که تشخیص ارتداد هم کار ایشان بوده، و کار عموم مردم نیست.
⏺همان طور که «شیخ طوسی» می گوید: کشتن مرتد باید با اذن حاکم شرع باشد، و اگر کسی مرتد را بدون اذن حاکم شرع بکشد تعزیر میگردد.(1) و «شهید اول» نیز می گوید: مرتد می بایستی به دست امام یا نائب او کشته شود.(2)
بنابراین نباید دنبال کشف ارتداد باشیم و گفتار و رفتارهای دیگران را با این عینک ببینیم، منتهی اگر کسی دارد این بی اعتقادی را جار می زند و خواهان گسترش این نوع اندیشه در بین توده مردم است اینجا وضعیت فرق می کند.
نکته سوم: در مورد پاکی و نجاست هم طبیعتا کسی که مرتد بشود نجس است اما تا این یقین به ارتداد حاصل نشود طرف مقابل به نجاست محکوم نمی شود. در این مسئله نباید وسواس و حساسیت به خرج داد و دنبال تجسس بود. در ایران اسلامی همه انسان ها پاک هستند مگر آن که با قاطعیت و یقین خلاف آن اثبات شود، و هیچ توصیه ای هم وجود ندارد که دنبال آن برویم که آیا این ها واقعا مرتد شده اند یا دچار شبهه هستند، یا دارند شوخی می کنند، یا دارند از روی عصبانیت و مشکلات اقتصادی این حرف ها را می زنند، یا از سر لجبازی با افراد مذهبی است و مانند آن. همین که این احتمالات به خودی خود مطرح هستند، حکم به نجاست این اشخاص مرتفع می شود، لازم هم نیست تحقیق کنید ببینید این احتمالات رفع می شوند یا خیر.
?پی نوشت ها:
1. شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، المكتبة المرتضوية، تهران، چاپ سوم، 1387ق، ج7، ص274.
2. شهید اول، الدروس الشرعية في فقه الإمامية، نشر جامعه مدرسین، قم، بی تا، ج2، ص 53.