مصباح

  • خانه 

تربیتی

24 خرداد 1401 توسط مهري قاسمي

????????

?#با_شهدا|شهید محسن حججی

✍️ بوسیدن دست پدر و مادر

▫️برای دیدن پدر و مادر می‌رفتم؛ بین راه نیت کردم برای خشنودی قلب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دست پدر و مادرم را ببوسم. تپش قلب گرفتم، رسیدم و خم شدم و دست مادرم را بوسیدم. دست پدر را هم بوسیدم… چقدر گستاخانه منتظر پاداش الهی بودم. شب در عالم خواب رویایی دیدم… آنچه در ذهنم ماند پیراهن مشکی نوکری‌ام بود که مادرم در عالم خواب به من گفت: ان شاءالله شهید شدی این پیراهن را برایم می‌آورند. من هم گفتم ان شاءالله.

? دست نوشته شهید محسن حججی در صفحه ۶ الی ۱۹ دی یادگار ۱۳۹۵

#یاد_شهدا_صلوات ?

اللهم صل علی محمد و آل محمد 

 نظر دهید »

تربیتی

24 خرداد 1401 توسط مهري قاسمي

??????

✍داستانی_زیبا_از_نبی‌اکرم(ص)

یکی از سرمایه داران مدینه وصیت کرد که انبار خرمای او را پیامبر اسلام به بینوایان انفاق کند.

پس از مرگ او، رسول خداتمام خرماها را به فقرا داد، آن گاه یک عدد خرمای خشکیده و کم مغز برداشت و به مسلمانان فرمود:

سوگند به خدا که اگر خود این مرد، این یک دانه خرما را به بدبخت و گرسنه ای می داد، پاداش آن نزد پروردگار بیش از همه این انبار خرما بود که من به دست خود که پیامبر خدا هستم، به فقرا و بینوایان دادم.

لذا در یک حدیث دیگری پیغمبر اکرم

می فرماید: 

اگر مرد در زمان حیات خود یک درهم صدقه بدهد، بهتر از یکصد درهم صدقه در موقع مردنش است

 نظر دهید »

تربیتی

24 خرداد 1401 توسط مهري قاسمي

???????

✍: در روایتی آمده است: یک قاضی مقدّس و بسیار عابد از دنیا رفت. او حقّی را ناحق نمی کرده و علاوه بر شهرت به قضاوت عادلانه، مۆمن و متّقی بوده است و از این رو همسرش یقین داشته که وی بهشتی است.  وقتی زن جسد شوهر را در لحد قرار داد و پارچه روی صورت او را کنار زد، دید ماری از بینی او بیرون آمد و شروع به کندن و خوردن صورت او کرد. زن از این وضعیت عجیب ترسید. 

هنگام شب، شوهر خود را درخواب دید و از آنچه رخ داده بود سۆال کرد و گفت: تو که انسان خوبی بودی! پس این مار چه بود؟ قاضی جواب داد: آن به خاطر برادر توست.  روزی برادر تو با کسی نزاع داشت. برای حلّ مسأله به نزد من آمدند و من در دل خود دوست داشتم که حق با برادر تو باشد.  نه اینکه العیاذبالله ناحقی باشد، بلکه دوست داشته حق با برادر زنش باشد  البته نتیجه حکمیّت به نفع برادرت شد و من از این امر خوشحال شدم و با اینکه واقعاً حق با برادر تو بود، اکنون گرفتارم. همین که قاضی در دل بین دو مسلمان تفاوت قائل شده، عمل او در برزخ مجسّم شده و موجب آزار او گردیده است

مواظب حق دیگران باشیم گناهی که خدا آن را تا بنده حلال نکند نمی بخشد 

? الکافی، ج ۷، ص ۴۱۰

 نظر دهید »

معرفتی

24 خرداد 1401 توسط مهري قاسمي

?????????

✍روزی حضرت موسی به خداوند عرض کرد: 

ای خدای دانا وتوانا! حکمت این کار چیست که موجودات را می‌آفرینی و باز همه را خراب می‌کنی؟ 

چرا موجودات نر و ماده زیبا و جذاب می‌آفرینی و بعد همه را نابود می‌کنی؟

خداوند فرمود: ای موسی!  می‌دانم که تو می‌خواهی راز و حکمت افعال ما را بدانی و از سرّ تداوم آفرینش آگاه شوی. و مردم را از آن آگاه کنی. 

تو پیامبری و جواب این سوال را می‌دانی. این سوال از علم برمی‌خیزد. هم سوال از علم بر می‌خیزد هم جواب.

 هم گمراهی از علم ناشی می‌شود هم هدایت و نجات. همچنانکه دوستی و دشمنی از آشنایی برمی‌خیزد.

آنگاه خداوند فرمود: ای موسی برای اینکه به جواب سوالت برسی، بذر گندم در زمین بکار. و صبر کن تا خوشه شود. 

موسی بذرها را کاشت و گندمهایش رسید و خوشه شد. داسی برداشت و مشغول درو کردن شد. 

ندایی از جانب خداوند رسید که ای موسی! تو که کاشتی و پرورش دادی پس چرا خوشه‌ها را می‌بری؟ 

موسی جواب داد: پروردگارا! در این خوشه‌ها، گندم سودمند و مفید پنهان است و درست نیست که دانه‌های گندم در میان کاه بماند، عقل سلیم حکم می‌کند که گندم ها را از کاه باید جدا کنیم.

 خداوند فرمود: این دانش را از چه کسی آموختی که با آن یک خرمن گندم فراهم کردی؟

 موسی گفت: ای خدای بزرگ! تو به من قدرت شناخت و درک عطا فرموده‌ای.

خداوند فرمود: پس چگونه تو قوه شناخت داری و من ندارم؟ در تن خلایق روح های پاک هست، روح های تیره و سیاه هم هست.

 همانطور که باید گندم را از کاه جدا کرد باید نیکان را از بدان جدا کرد. خلایق جهان را برای آن می‌آفرینم که گنج حکمت های نهان الهی آشکار شود.

✨ خداوند گوهر پنهان خود را با آفرینش انسان و جهان آشکار کرد پس ای انسان تو هم گوهر پنهان جان خود را نمایان کن.

?#برگرفته_از_مثنوی_معنوی

 نظر دهید »

تربیتی

24 خرداد 1401 توسط مهري قاسمي

????????

✍روزی شیطان همه جا اعلام کرد قصد دارد از کارش دست بکشد و وسایلش را با تخفیف ویژه به حراج بگذارد! همه مردم جمع شدن و شیطان وسایلی از قبیل: غرور، خودبینی، شهوت، مال اندوزی، خشم، حسادت، شهرت طلبی و دیگر شرارت ها را عرضه کرد… در میان همه وسایل یکی از آنها بسیار کهنه و مستعمل بود و بهای گرانی داشت! کسی پرسید: این عتیقه چیست؟ شیطان گفت: این نا امیدی است… شخص گفت: چرا اینقدر گران است؟ شیطان با لحنی مرموز گفت: این موثرترین وسیله من است! شخص گفت: چرا اینگونه است؟ شیطان گفت: هرگاه سایر ابزارم اثر نکند فقط با این میتوانم در قلب انسان رخنه کنم و وقتی اثر کند با او هر کاری بخواهم میکنم… این وسیله را برای تمام انسانها بکار برده ام، برای همین اینقدر کهنه است… 

از امیرالمومنین (ع) پرسیدند: بزرگترین گناه کبیره چیست؟ حضرت نگفتند بی‌ نمازی؛ بی‌ حجابی؛ و یا روزه نگرفتن! فرمودند: «مایوس و ناامید شدن از رحمت خداوند.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 384
  • 385
  • 386
  • ...
  • 387
  • ...
  • 388
  • 389
  • 390
  • ...
  • 391
  • ...
  • 392
  • 393
  • 394
  • ...
  • 1070
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس