تربیتی
???
✍آیت الله سید مصطفی خمینی فرزند ارشد امام و مرد دین و دانش و سیاست، در اول رجب ۱۳۴۹ / ۱۳۰۹ شمسی در شهر قم دیده به جهان گشود. پس از اتمام دوره دبستان، به تشویق پدر، وارد حوزه شد و در کمترین زمان ممکن، مراحل دروس حوزوی را پشت سر گذاشت. پس از هفت سال استفاده از استادان دروس سطح، مانند آیت الله صدوقی، حائری، سلطانی و عبدالجواد اصفهانی، به محضر آیات عظام بروجردی و پدر عالیقدرشان رسیدند و دو درس مهم خارج را از ایشان فراگرفتند. نخست بر سر درس خارج فقه آیت الله العظمی بروجردی حاضر می شدند و پس از ارتحال آن مرجع بزرگ دینی، خارج فقه را نیز از پدر خود آموختند.
هوش، ذکاوت، تیزبینی و اندیشه های ژرف علمی وی از همان سالهای نخست جوانی، بر همگان آشکار شد. در میانسالی نیز به چنان درجه ای در علوم معقول و منقول دست یافت که از همان زمان، تعبیر “امید اسلام” در حق او به کار می رفت. غیر از فقه و اصول، از محضر علمی علامه طباطبایی و علامه رفیعی قزوینی، استفاده های فلسفی و عرفانی برد. تبحر وی را در این زمینه ها می توان از حاشیه های او بر کتاب مبدأ و معاد ملاصدرا دریافت. حوزه تالیفات آن روحانی عالی مقام از فقه و اصول و فلسفه نیز در می گذرد و به تفسیر و تاریخ نیز وارد می شود.
اما اهمیت بی نظیر و زبانزد آن مجتهد انقلابی، بیش از همه در نقشی است که در به ثمر رسیدن انقلاب بازی کرد. بی هیچ شک و ریبی، خبر ارتحال یا شهادت وی، همچون صاعقه ای بر شاخه های زرد و پاییزی رژیم سفاک پهلوی زد و همه را فرو ریخت. پس از پخش خبر ارتحال او، مردم راه خود را روشن تر و صریح تر از پیش یافتند و به جلو تاختند.
او بیش از هر کس دیگری به آرمان های پدر انقلابی خود، معتقد و کوشا بود و جایگاه پدر را در علم و سیاست، نیک می دانست. از همین رو، بیش از دیگران خود را به اطاعت و التزام اوامر ایشان در آورده بود. نقش سیاسی شهید حاج آقا مصطفی از خرداد ۴۲ آغاز میشود و تا پایان عمر ادامه می یابد. به ویژه در حوادث خونین ۱۵ خرداد ۴۲، در سازماندهی و حفظ روحیه نیروهای انقلابی و برقراری ارتباط آنان با رهبری انقلاب، نقش درخشان و برجسته ای را بر عهده داشت. در واقع وی، رابط نهضت با رهبر تبعیدی انقلاب بود. به همین دلیل، رژیم حضور وی را در آن سال ها تاب نیاورد و پس از تبعید امام به ترکیه در ماجرای کاپیتولاسیون، آن شهید را نیز دستگیر و در زندان قزل قلعه حبس کرد. حبس آقا مصطفی، چندان به طول نینجامید؛ اما پس از آزادی به خارج از کشور تبعید شد. در تمام مدت تبعید و دوازده سالی که در نجف بود، هماره یار و یاور امام و پشتیبان نهضت اسلامی ایران بود و در آن شرایط سخت و طاقت فرسا، مایه روشنی چشم پدر و امید انقلاب شد.
رژیم شاه، حاج آقا مصطفی را عامل اصلی تحرکات و مبارزات اسلامی مردم ایران می شناخت و حتی بر این گمان بود که وی محرک رهبر کبیر انقلاب نیز هست. بدین رو هماره در اندیشه حذف وی از صحنه سیاست یا حیات بود. در یکی از اسناد ساواک، در این باره، آمده
است:
قرائنی نشان می دهد که فعالیت های سیاسی [آیت الله خمینی به وسیله فرزند متوفای او صورت می گرفت و با مرگ او، احتمالا این فعالیت ها مختل خواهد شد؛ مضافا به این که تا زمان نامحدودی در ادامه فعالیت اطرافیان خمینی وقفه ایجاد شود و احیانا روی روش های جاری او تاثیر می گذارد. سرانجام رژیم شاهنشاهی در اول آبان ۱۳۵۶/ نهم ذیقعده ۱۳۹۷ قمری، مرد علم و مبارزه و فرزند شایسته امام خمینی را به طرز مرموزی به شهادت رساند و با این حادثه جانگداز، نهضت اسلامی مردم مسلمان ایران را وارد جدی ترین و راسخ ترین مرحله خود کرد. نخست چنین به نظر می رسید که آن بزرگوار به سکته قلبی یا مغزی، جهان را وداع گفته است، ولی نظر پزشک متخصص و قرائن دیگر، نشان داد که آنچه اتفاق افتاد، از مقوله شهادت است نه مرگ. مرحوم حاج آقا احمد خمینی در این باره می گوید:
آنچه می توانم بگویم و شکی در آن ندارم، این که ایشان را شهید کردند؛ زیرا علامتی که در زیر پوست بدن ایشان، روی سینه ایشان، روی سر و دست و پا و صورت ایشان بود، حکایت از مسمومیتی شدید می کرد. من شکی ندارم که او را مسموم کردند؛ اما چگونه این کار صورت گرفت، نمی دانم؛ ولی همین قدر می توانم بگویم که ایشان چند ساعت قبل از شهادت در مجلس فاتحه ای شرکت کردند که در آنجا بعضی از ایادی رژیم پهلوی دست اندر کار دادن چای و قهوه مجلس بودند.؟ به هر روی شهادت حاج آقا مصطفی و حوادث پس از آن، از مهم ترین رویدادهای سال 56 بود که یک سال بعد به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید. به همین رو، مشهور است که امام خمینی شهادت فرزندشان را «از الطاف خفیه الهی» شمردند. مجالس و مراسمی که به یادبود نام و خاطره آن شهید گرامی، در ایران و پاره ای از کشورهای و غربی برگزار شد، دوباره نام «خمینی» را در فضای خفقان زده ایران، بلند آوازه کرد و آن مجالس، خود بهانه ای شد تا پس از ۱۳ سال نام امام خمینی، آشکارا برده شود.