مصباح

  • خانه 

تربیتی

25 آذر 1399 توسط مهري قاسمي

??????

✍️کسی آمد محضر آیت الله میلانی در مشهد. در اطراف حرم امام رضا علیه السلام مغازه داشت. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زائر زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف میفروشم. حکم این کار من چیست؟

آیت الله میلانی فرمود: این کار “بی انصافی” است.

مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود حرام است، کفشهایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج میشد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت!

آقا دهانش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: داستان کربلا را شنیده ای؟ گفت:بله! گفت: میدانی سیدالشهدا علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟گفت: بله آقا، شنیده ام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم “بی انصافی” بود!

 نظر دهید »

معرفتی

25 آذر 1399 توسط مهري قاسمي

??????

✍چرا از زمان دستیابی بشر به تکنولوژی معجزه ای رخ نداده و خدا به ما معجزه ای نشان نمی دهد؟ و معجزات و شفاهایی که گزارش می شود از کجا معلوم که تاثیر تدریجی درمان ها نباشد؟

برای پاسخ به این سوال باید دو نکته عرض کنم:

نکته اول:

معجزه فقط یک دلیل بر اثبات ادعای نبوت است، بنابراین تکرار آن در هر زمان و برای هر شخص لزومی ندارد! بلکه در گرو تجدید نبوت و آمدن پیامبر جدید است. تا پیامبر جدیدی نیامده خود متدینین هم لزوم تحقق معجزه را ادعا نکرده اند تا با نبودن معجزه ادعای ایشان رد شود!

علاوه بر این که رویت معجزه برای همه مردم هم لزومی ندارد، بلکه اگر معجزه به اندازه ای که به صورت تواتر نقل شود اتفاق بیفتد حجت تمام خواهد شد. هم چنین اگر معجزه ای مانند قرآن جاویدان باشد برای اتمام حجت کفایت می کند.

نکته دوم:

بسیاری از ابراز نظرهای منکرین معجزه به پیش فرض های مادی گرایانه آن ها برمی گردد، همانطور که در میان اندیشمندان ملحد به صورت شفاف مشاهده می کنیم، چارچوب ذهنی ایشان اصلا اجازه نمیدهد احتمال خارق العاده بودن هیچ واقعه ای طرح شود!

روشن است که معجزه به خودی خود محال نیست، یعنی هیچ کسی نمی تواند دلیلی منطقی بیاورد که تبدیل شدن عصا به اژدها محال است، یا بینا شدن یک چشم نابینا امکان ندارد، چون عقل در دقت عقلی خویش می فهمد که دلیلی بر این محال بودن وجود ندارد. همانطور که خاک می تواند تبدیل به گندم و درخت و سیب شود، پس تبدیل بقیه امور هم به یکدیگر محال نیست، چیزی که هست فقط ما آنها را تا کنون تجربه نکرده ایم. بنابراین در دقت عقلی هیچ دلیلی بر ردّ معجزه وجود ندارد مگر استبعاد ذهنی، و پیش فرض های مادی گرایانه که دلیل به شمار نمیروند بلکه صرفا گمانه زنی و بعید شمردن است.

بنابراین مهمترین مانع فکری منکرین معجزه در حقیقت یک محدودانگاری ذهنی ایشان است، یک انکار پیشینی موجوداتی است که هرگز با تجربه قابل نفی و اثبات نیستند. که با توجه به چنین پیش فرضی عکس العمل منکرین به ترتیب چنین است:

در گام اول، ابتدا این وقایع را به شدت انکار می کنند.

در مرحله دوم در صورتی که برای ایشان وقوع چنین حادثه ای مسلّم و قطعی شود باز هم آن را در دایره علل و معلول مادی و تجربی جستجو می کنند، چون چیزی در ورای آن در چارچوب فکری ایشان امکان ندارد.

بنابراین اگر شما در جلوی چشم ایشان یک عصا را تبدیل به مار کنید هم پذیرفته نشده و حمل بر امور طبیعی خواهد شد، چون از قبل چارچوبی در درون ذهنشان ساخته اند که نمی توانند وقایع را در خارج از آن جستجو کنند.

همان طور که منکرین وقتی معجزه انبیا را می دیدند وقتی هیچ توجیهی برای آن نمی یافتند، آن را سحر و جادو معرفی می کردند. چون ایشان در کنار علل طبیعی سحر و جادو را هم قبول داشتند.

 نظر دهید »

معرفتی

25 آذر 1399 توسط مهري قاسمي

??????

✍ در بیان فضیلت و ثواب ایستادن، سمت راست امام جماعت روایاتی ذکر شده: امام علی(علیه السلام) می ‌­فرماید: «بهترین صف ‌‌ها صف اول است که فرشتگان در این صف حضور دارند و بهترین نقاط، صف اول، نقاطی است که در سمت راست امام جماعت قرار می ‌­گیرد.»(1) نیز از امام صادق(علیه السلام) منقول است: «هرکس چهل روز در سمت راست امام جماعت نماز بخواند، وارد بهشت خواهد شد.»(2) روایات فوق در جایی است که تعداد مأمومان بیش از یک نفر بوده که در پشت سر امام قرار می ‌­گیرند. هم چنین، در خصوص علت افضل بودن ایستادن سمت راست امام جماعت، طبق روایتی، از حضرت امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که روزی شخصی به نام «احمد بن رباط» در باره چرایی ایستادن مأموم سمت راست امام پرسیدند: حضرت فرمودند: «زیرا متبوع (امام جماعت) جلو او قرار دارد و اطاعت از فرد جلو حقی است متعلق به او و از طرفی حق تعالی مطیعین را اصحاب یمین(راست) و اهل نجات قرار داده است لذا به خاطر این علت، ماموم در سمت راست امام می ایستد و نه چپ او.»(3) به نظر می رسد این روایت در جایی است که دو نفر برای نماز جماعت باشند، چه بسا در شرایطی که تعداد مأمومین به قدری زیاد است که چنین امکانی میسور نیست، چنین استحبابی مورد تأکید نباشد.

 همچنین بعید نیست، علت تأکید و بیان افضل بودن صف اول و سمت راست امام جماعت، برای این بوده تا مؤمنین با اشتیاق بیشتری برای حضور در مسجد، لبیک گفتن به دعوت خداوند (حَیَّ عَلیَ الصَّلوَة) و آماده شدن برای نماز شتاب کنند و زودتر از کار و کسب دنیا دل بکنند. برنامه ای تربیتی و سلوکی برای تمرین سبقت گرفتن از یکدیگر در کارهای خیر(4)؛ سبقت گرفتن به سوی مغفرت و رضوان الهی(5) و مسابقه ای برای قرار گرفتن در زمره «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ.(6)

بر این اساس، بی شک؛ اصل فضیلت و اجر و ثواب نماز جماعت که طبق روایات اگر تعداد مأموین از ده نفر بیشتر باشد قابل شمارش و احصاء نیست،(7) برای همه مأمومین ثابت است. و قطعاً از آن جایی که نیت مؤمن(8) و سعی و تلاش او(9) در وهله اول نزد خدای متعال ارزش و فضیلت بالایی دارد، از این رو با توجه به محدود بودن امکان ایستادن مأمومین سمت راست امام جماعت، خصوصاً در نمازهای جماعت بزرگ و اماکنی که محدودیت فضا دارند، قطعاً نیت و تلاش همه کسانی که در دل، مشتاق فضیلت مذکور هستند، مورد محاسبه قرار می گیرد و گرچه بسیاری عملاً موفق به این فضیلت نشوند اما خداوند، اجر و پاداش کامل را به آن ها نیز عطا می کند. بنابراین؛ بسا کسانی که در سمت چپ امام ایستاده اند یا در صفوف بعدی نماز جماعت باشند اما خداوند، تفضّلاً پاداش صف اول و سمت راست امام جماعت را در پرونده اعمالشان ثبت خواهد کرد.

?پی نوشت ها:

1. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، قم، مؤسسة آل البیت، 1385ش، ج 1، ص 155.

2. علامه مجلسی، بحار الأنوار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، 1403ق،، ج 85، ص 98.

3. ابن بابويه، محمد بن على، علل الشرائع، ترجمه ذهنى تهرانى - ايران، قم، چاپ: اول، 1380ش، بنقل از حوزه نت.

4. «فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ»، بقره/ آیه 148؛ مائده/ آیه 48؛ «أُولئِکَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ»، مؤمنون/ آیه 61.

5. «سابِقُوا إِلي مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ و جَنَّة …»، حدید/ آیه 21.

6. واقعه/ آیات 10 و 11.

7. نوری، حسین، مستدرک الوسائل، موسسه آل البیت لاحیاء التراث، لبنان- بیروت، بی تا، ج 6، ص443؛ همان، ج1، ص487؛ همان، ج6، ص443؛ جامع‏ الأخبار، شعیری، محمد بن محمد، مطبعة الحیدریه، عراق- نجف اشرف، بی تا، ص77.

8. از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده است «نیة المؤمن خیر من عمله … نیّت آدم با ایمان از عمل او بهتر است و …»، کافى، ثقة الاسلام کلینی، کتابفروشی علمیه اسلامیه، تهران، 1369، جلد 2، صفحه 82؛ المحجّة البیضاء، فیض کاشانی، ملامحسن، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد، 1372، جلد 8، صفحه 109.

9. قوله کریم: «وَ مَنْ‌ أَرَادَ الْآخِرَةَ وَ سَعَى‌ لَهَا سَعْيَهَا وَ هُوَ مُؤْمِنٌ‌ فَأُولٰئِکَ‌ کَانَ‌ سَعْيُهُمْ‌ مَشْکُوراً؛ و آن کس که سرای آخرت را بطلبد، و برای آن سعی و کوشش کند -در حالی که ایمان داشته باشد- سعی و تلاش او، (از سوی خدا) پاداش داده خواهد شد.»، اسراء/ آیه 19.

 نظر دهید »

تربیتی

25 آذر 1399 توسط مهري قاسمي

??????

✍ امیرالمؤمنین در یکی از وصیت‌های خود به امام حسن علیهما السلام فرموده‌اند: 

?«إِنْ‏ کُنْتَ‏ عَالِماً عَابُوکَ‏ وَ إِنْ کُنْتَ جَاهِلًا لَمْ یُرْشِدُوکَ وَ إِنْ طَلَبْتَ الْعِلْمَ قَالُوا مُتَکَلِّفٌ مُتَعَمِّقٌ وَ إِنْ تَرَکْتَ طَلَبَ الْعِلْمِ قَالُوا عَاجِزٌ غَبِیٌ‏ وَ إِنْ تَحَقَّقْتَ لِعِبَادَةِ رَبِّکَ قَالُوا مُتَصَنِّعٌ مُرَاءٍ وَ إِنْ لَزِمْتَ الصَّمْتَ قَالُوا أَلْکَنُ- وَ إِنْ نَطَقْتَ قَالُوا مِهْذَارٌ وَ إِنْ أَنْفَقْتَ قَالُوا مُسْرِفٌ وَ إِنِ اقْتَصَدْتَ قَالُوا بَخِیلٌ وَ إِنِ احْتَجْتَ إِلَى مَا فِی أَیْدِیهِمْ صَارَمُوکَ وَ ذَمُّوکَ وَ إِنْ لَمْ تَعْتَدَّ بِهِمْ کَفَّرُوکَ فَهَذِهِ صِفَةُ أَهْلِ زَمَانِک‏»

?حضرت امیر علیه‌السلام بعد از توصیه فرزند خود به بی‌اعتنایی نسبت به حرف مردم، می‌فرماید: 

?تو چه توقعی از مردم داری؟! 

مردم این‌گونه‌اند که؛

?اگر تو انسان عالمی باشی، به تو حسد می‌برند و برای این‌که تو را از چشم دیگران بیاندازند، درصدد عیب‌جویی و خرده‌گیری از تو برمی‌آیند

?و اگر مطلبی را ندانی و بخواهی از دیگران استفاده کنی، همّت ندارند که تو را راهنمایی و ارشاد کنند. 

?اگر به دنبال دقایق و ظرایف علمی باشی، طعنه می‌زنند که آدم بیکاری است که در پی چنین مسایلی است؛ 

?و اگر طلب علم را رها کنی،‌ تو را کودن و کم‌استعداد می‌خوانند. 

?اگر نسبت به انجام عبادات اهتمام داشته باشی، می‌گویند: این، آدمِ ظاهرساز و ریاکاری است. 

?اگر سکوت پیشه کنی، می‌گویند: لال است؛ 

?و اگر صحبت کنی، می‌گویند: چه قدر پرحرف است. 

?اگر پول خرج کنی، می‌گویند: آدم ولخرجی است، 

?و اگر اقتصاد داشته باشی، تو را بخیل می‌نامند. 

?اگر به پول‌شان نیاز داشته باشی و از آنها درخواست کمک کنی، رابطه‌شان را با تو قطع می‌کنند؛ 

?و اگر نسبت به آنها بی‌اعتنا باشی، حتی ممکن است تو را کافر و خارج از دین معرفی کنند! 

?بحارالانوار، ج 74، ص 234.

 نظر دهید »

معرفتی

25 آذر 1399 توسط مهري قاسمي

??????

✍?الإمامُ الصّادقُ عليه السلام:

 الشَّفاعَةُ زَكاةُ الجاهِ .

 ميانجيگرى ، زكات مقام است .

?تحف العقول : 381 .

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 463
  • 464
  • 465
  • ...
  • 466
  • ...
  • 467
  • 468
  • 469
  • ...
  • 470
  • ...
  • 471
  • 472
  • 473
  • ...
  • 1070
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس