???
✍ استاد_میرباقری:
☀️ مدل سرمایهداری مثل ترازویی است که بازوي گشتاورش به نفع طبقۀ سرمایهدار طراحی شده است.
☀️ هر توسعهای حامل عدالت نيست. الگوهاي توسعۀ غربی اصليترين مانع عدالت در جهان هستند.
? «عدالت را باید در سه سطح مورد توجه قرار بدهيم:
سطح_اول، عدالت خُرد و بهرهوری است؛ معمولاً وقتی گفته میشود “عدالت"، اين سطح از عدالت مقصود است.
سطح_دوم، عدالت ساختاری است. اگر در سطح بهرهوري اقتصادي در جامعه، تناسبات عادلانه حاکم باشد، حتماً ساختارها و عدالت ساختاري پشوانۀ آن است.
این سطح، سطح کلان عدالت است. اگر ساختارهاي اجتماعي، ساختارهاي عادلانهاي نباشند، عدالتِ در بهرهوري ممکن نيست. بهعنوان مثال، اگر قانون اساسي يک کشوري عادلانه نباشد، يعني اگر اساس نظام یک کشور عادلانه نباشد، طبيعي است که بهرهوري هم در آن نظام، عادلانه نيست. درواقع ساختارها مثل ترازو هستند؛ اگر ساختارها خودشان عادلانه نباشند، به این معناست که در اين ترازو، بازوي گشتاور به نفع يک کفه است؛ بنابراین، آنچه محقق ميشود، هرچند بهحسب ظاهر ترازو ميشود، اما خود ترازو، جائرانه است. اين، جور است. جور يعني ظلم پنهان. خدا استاد ما را رحمت کند؛ ایشان قپونهاي قدیمی را مثال میزند؛ این قپونها بازوي گشتاوری داشتند که به نفع يک کفه طراحی شده بود؛ وزنۀ صد گرمی در یک کفه، برابر بود با صد کيلو در کفۀ دیگر. نظام_سرمايهداري هم به همین صورت است؛ يعني ساختار اين نظام، جائرانه است و تمام امکانات، اعم از قدرت، ثروت و اطلاع، به نفع يک طبقه خاص مصادره ميشوند. لذا در جهان، مثلاً پنجاه نفر پيدا ميشوند که برابر با پنجاه درصد مردم جهان ثروت دارند. یعنی بازوي گشتاور در نظام سرمایهداری، به نفع يک طبقه است و بهتعبير ديگر ساختارهاي اجتماعي، جائرانه است.
سطح_سوم، عدالت در مرحلۀ تکامل است؛ يعني ساختارها، ذيل تکامل شکل ميگيرند. اگر تکامل حقيقي واقع شود، ساختار و تعادلی که ذيل آن تکامل حقيقي ایحاد ميشود، عادلانه است. ذيل چنین ساختاری میتوانیم از نحوۀ بهرهوري صحبت کنيم. البته نسبت عدالت با توسعه [و تکامل] را باید در جاي خودش بحث کنيم؛ ولی هر توسعهاي حامل عدالت نيست. توسعه اگر در مسير خروج از مدار اصلي عالم باشد، يعني اگر جهت توسعه، استکبار بر خداي متعال باشد، خودش اصليترين مانع عدالت است؛ لذا الان اصليترين مانع عدالت در جهان، الگوهاي توسعۀ پايدار است. اين الگوها، ساختارهاي جهانيِ جائرانه ایجاد کرده است و ذيل ساختار جائرانه، قطعاً بهرهوري جائرانه شکل ميگيرد. این ساختارهای جائرانه ـ که ذيل الگوهاي توسعه شکل ميگيرد ـ ثروت و محرومیت را شکل ميدهد؛ لذا اين ساختارهای جائرانه و مدلهاي توسعه، بزرگترين مانع تحقق عدالت هستند.»