مصباح

  • خانه 

تربیتی

17 مرداد 1399 توسط مهري قاسمي

✨مانند این پیرزن خدا را بشناسید✨

✍️امام علی (علیه‌السلام) با جمعی از پیروان در معبری عبور می‌نمود.

پیرزنی را دید که با چرخ نخ‌ریسی خود مشغول رشتن پنبه بود.

 پرسید پیرزن، خدا را به چه چیزی شناختی؟

 پیرزن به‌جای جواب، دست از دسته چرخ برداشت.

 طولی نکشید پس از چند مرتبه دور زدن، چرخ از حرکت ایستاد.

پیرزن گفت چرخ بدین کوچکی برای حرکت احتیاج به چون منی دارد.

 آیا ممکن است افلاک به این عظمت و کُرات به این بزرگی، بدون مدبری دانا و حکیم و صانعی توانا و علیم با نظم معینی به گردش افتد و از گردش خود باز نایستد؟

✨امام علی (علیه‌السلام) روی به اصحاب خود نمود و فرمود مانند این پیرزن خدا را بشناسید.✨

📗داستان‌هایی از خدا ج1

 نظر دهید »

تربیتی

17 مرداد 1399 توسط مهري قاسمي

💐✍️اگر می‌خواهید در زندگی موفق باشید و از آن لذت ببرید، به پدر و مادرتان نیکی کنید،خصوصاً به مادر،

دست او را ببوسید، دل او را به دست آوری و بدانید اگر آن‌ها از تو راضی باشند، خـدا هم از تو راضی خواهد بود و اگر خدایی نکرده آن‌ها را از خود برنجانی خداوند را از خود  ناخشنود کرده‌ای.

«از بیانات آیت الله مجتهدی (ره)»

 نظر دهید »

تربیتی

17 مرداد 1399 توسط مهري قاسمي

🌟🌟از مردی که صاحب گسترده‌ترین فروشگاه‌های زنجیره‌ای در جهان است پرسیدند : «راز موفقیت شما چه بوده؟» 

او در پاسخ گفت : زادگاه من انگلستان است. در خانواده‌ی فقیری به دنیا آمدم و چون خود را به معنای واقعی فقیر می‌دیدم، هیچ راهی به جز گدایی کردن نمی‌شناختم. روزی به طرف یک مرد متشخص رفتم و مثل همیشه قیافه‌ای مظلوم و رقت‌بار به خود گرفتم و از او درخواست پول کردم. وی نگاهی به سراپای من انداخت و گفت : به جای گدایی کردن بیا با هم معامله‌ای کنیم. پرسیدم : چه معامله‌ای؟  

گفت : ساده است. یک بند انگشت تو را به ده پوند می‌خرم.  گفتم : عجب حرفی می‌زنید آقا ، یک بند انگشتم را به ده پوند بفروشم؟ بیست پوند چطور است؟ شوخی می کنید؟ بر عکس، کاملا جدی می گویم. جناب من گدا هستم، اما احمق نیستم. او هم‌چنان قیمت را بالا می‌برد تا به هزار پوند رسید. گفتم : اگر ده هزار پوند هم بدهید، من به این معامله‌ی احمقانه راضی نخواهم شد.  

گفت : اگر یک بند انگشت تو بیش از ده هزار پوند می‌ارزد، پس قیمت قلب تو چقدر است؟ در مورد قیمت چشم، گوش، مغز و پای خود چه می‌گویی؟ لابد همه‌ی وجودت را به چند میلیارد پوند هم نخواهی فروخت؟  گفتم : بله، درست فهیمیده‌اید.  

گفت : عجیب است که تو یک ثروتمند حسابی هستی، اما داری گدایی می‌کنی.  از خودت خجالت نمی‌کشی؟ 

گفتۀ او همچون پتکی بود که بر ذهن خواب‌آلود من فرود آمد. ناگهان بیدار شدم و گویی از نو به دنیا آمده‌ام. اما این بار مرد ثروتمندی بودم که ثروت خود را از معجزه‌ی تولد به دست آورده بود. از همان لحظه، گدایی کردن را کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم زندگی تازه‌ای را آغاز کنم….

 نظر دهید »

معرفتی

17 مرداد 1399 توسط مهري قاسمي

:idea::idea::idea:امدادغیبی

 می شنیدم که تو جبهه امداد غیبی بیداد می کند و حرف و حدیث های فراوان راجع به این قضیه شنیده بودم.خیلی دوست داشتم جبهه بروم و سر از امداد غیبی در بیاورم.تا اینکه ﭘام به جبهه باز شدو مدتی بعد قرار شد راهی عملیات شویم. بچه ها از دستم ذله شده بودند. بس که هی از معجرات و امدادهای غیبی ﭘرسیده بودم. یکی از بچه ها عقب ماشین که سوار بودیم گفت: ” می خواهی بدانی امداد غیبی یعنی چی؟ ” با خوشحالی گفتم : ” خوب معلومه” نا غافل نمی دانم از کجا قابلمه ای در آورد و محکم کرد تو سرم. تا چانه رفتم تو قابلمه. سرم تو قابلمه ﮐﻴﭖ ﮐﻴﭖ شده بود. آنها می خندیدند و من گریه می کردم. ناگهان زمین و زمان به هم ریخت و صدای انفجار و شلیک گلوله بلند شد. دیگر باقی اش را یادم نیست. وقتی به خود آمدم که دیدم افتادم گوشه ای و دو سه نفر به زور دارند قابلمه را از سرم بیرون می کشند. لحظه ای بعد قابلمه در آمدو نفس راحتی کشیدم.یکی از آنها گفت: “ﭘسر عجب شانسی آوردی. تمام آنهایی که تو ماشین بودند شهید شدند جز تو. ببین ترکش به قابلمه هم خورده! ” آنجا بود که فهمیدم امداد غیبی یعنی چه ؟!

 نظر دهید »

تربیتی

17 مرداد 1399 توسط مهري قاسمي

✅🔹قبا و عبا را که پوشیدم، رفتم سمت آینه تا عمامه را بردارم و برم برای خرید وسایلی که بانو سفارش داده بود.

🔹برگه خرید را برداشتم و بی سر و صدا خودم زیرش اضافه کردم: هدیه… . تا فراموش نکنم که قراره روز عیدی واسه خانومم هدیه بخرم.

🔹رسیدم پای آینه بدجور غافلگیر شدم! بانو پیش دستی کرده بود و زودتر هدیه خریده بود.

🔹راستش با شهریه و زندگی طلبگی، هیچ وقت نتونستیم واسه هم هدیه‌های بزرگ بخریم اما همیشه با همین هدیه‌های کوچیک، خاطره‌ها و شیرینی‌های بزرگی ساختیم.

🔹فردا، عید غدیر، فرصت خوبیه تا غرور و تکبرمون را ذبح کنیم و اگر گوشه‌ای از زندگی را خراب کردیم، با یه هدیه کوچیک، عذرخواهی کنیم و برویم با هم بسازیم!

🌸عاشقان عیدتان مبارک باد🌸

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 729
  • 730
  • 731
  • ...
  • 732
  • ...
  • 733
  • 734
  • 735
  • ...
  • 736
  • ...
  • 737
  • 738
  • 739
  • ...
  • 1070
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس