بین مردم مرسوم است که در مورد بعضی ایام می گویند آن روز روزی نحس است از نظر اسلام آیا چنین مطلبی صحیح است که برخی روزها نحس و برخی سعد هستند یا خی
🗯پاسخ:
❗️در تفسیر شریف نمونه چنین آمده است:
🔴البته این از نظر عقل محال نیست که اجزاء زمان با یکدیگر تفاوت داشته باشند، بعضى داراى ویژگیهاى نحوست، و بعضى ویژگیهاى ضد آن، هر چند از نظر استدلال عقلى راهى براى اثبات یا نفى چنین مطلبى در اختیار نداریم، همین اندازه مى گوئیم ممکن است ولى از نظر عقل ثابت نیست.
🗯بنابراین اگر دلائل شرعى از طریق وحى که افقهاى وسیعترى را روشن مى سازد بر این معنى در دست داشته باشیم قبول آن نه تنها بى مانع بلکه لازم است.
❗️در آیات قرآن تنها در دو مورد اشاره به «نحوست ایام» شده است:
🔷یکى در آیه 19 سوره قمر و دیگرى در آیه 16 سوره فصلت که درباره ماجراى قوم عاد سخن مى گوید در آنجا مى خوانیم:
🔷«مانند بادى سخت و سرد در روزهاى شومى بر آنها مسلط ساختیم»
📓فصلت16
❗️و در نقطه مقابل، تعبیر «مبارک» نیز در بعضى از آیات قرآن دیده مى شود، چنانکه درباره شب قدر مى فرماید :
«ما قرآن را در شبى پر برکت نازل کردیم»
📓دخان 3
❗️ در روایات اسلامى به احادیث زیادى در زمینه «نحس و سعد ایام» برخورد مى کنیم که هرچند بسیارى از آنها روایات ضعیف است و یا احیانا آمیخته با بعضى روایات مجعول و خرافات مى باشد، ولى همه آنها چنین نیست، بلکه روایات معتبر و قابل قبولى در میان آنها بدون شک وجود دارد، چنانکه مفسران نیز در تفسیر آیات فوق بر این معنى صحه نهاده اند.
🗯محدث بزرگ مرحوم علامه مجلسى نیز روایات فراوانى در «بحارالانوار» در این زمینه آورده است
📚بحار الانوار ج59 ص1 تا91
❗️آنچه به طور فشرده و خلاصه در اینجا مى توان گفت چند مطلب است:
1⃣ در روایات متعددى سعد و نحس ایام در ارتباط با حوادثى که در آن واقع شده است تفسیر شده، فى المثل در روایتى از امیرمؤمنان على مى خوانیم شخصى از امام درخواست کرد تا درباره روز «چهارشنبه» و فال بدى که به آن مى زنند و سنگینى آن، بیانى فرماید که منظور کدام چهارشنبه است؟ فرمود:
🔷«منظور چهارشنبه آخر ماه است که در محاق اتفاق افتد، و در همین روز «قابیل» برادرش «هابیل» را کشت… و خداوند در این روز چهارشنبه تندباد را بر قوم عاد فرستاد»
📚نور الثقلین،ج5 ص183
❗️لذا بسیارى از مفسران به پیروى بسیارى از روایات آخرین چهارشنبه هر ماه را روز نحس مى دانند، و از آن تعبیر به «اربعاء لاتدور» مى کنند (یعنى چهارشنبه اى که تکرار نمى شود)
❗️در بعضى دیگر از روایات مى خوانیم که روز اول ماه روز سعد و مبارکى است چرا که آدم در آن آفریده شد، همچنین روز 26، چرا که خداوند دریا را براى موسى (علیه السلام) شکافت
📚همان مدرک ص105
❗️یا این که روز سوم ماه روز نحسى است، چرا که آدم و حوا در آن روز از بهشت رانده شدند، و لباس بهشتى از تن آنها کنده شد
📚همان مدرک ص58
❗️یا این که روز هفتم ماه روز مبارکى است، چرا که نوح سوار بر کشتى شد (و از غرقاب نجات یافت)
📚همان مدرک ص61
❗️یا اینکه در مورد نوروز در حدیثى از امام صادق مى خوانیم که فرمود:
🔷«روز مبارکى است که کشتى نوح بر جودى قرار گرفت، و جبرئیل بر پیامبر اسلام نازل شد، و روزى است که على بر دوش پیامبر رفت بتهاى کعبه را شکست، و داستان غدیر خم مصادف با نوروز بود…
📚بحار الانوار ج59 ص92
❗️این گونه تعبیرات، در روایات فراوان است که سعد و نحس ایام را با بعضى از حوادث مطلوب، یا نامطلوب پیوند مى دهد، مخصوصاً در مورد روز عاشورا که بنى امیه به گمان پیروزى بر اهل بیت آن را روز مسعودى مى شمردند، و در روایات شدیداً از تبرک به آن روز نهى شده، و حتى دستور داده اند که آن روز را روز ذخیره آذوقه سال و مانند آن نکنند، بلکه کسب و کار را در آن روز تعطیل کرده، و عملا از برنامه بنى امیه فاصله بگیرند.
🗯 مجموع این روایات سبب شده که بعضى مسأله سعد و نحس ایام را چنین تفسیر کنند که مقصود اسلام توجه دادن مسلمین به این حوادث است، تا از نظر عمل خود را بر حوادث تاریخى سازنده تطبیق دهند، و از حوادث مخرب و روش بنیان گذاران آنها فاصله گیرند.
❗️این تفسیر ممکن است در مورد قسمتى از این روایات صادق باشد ولى در مورد همه آنها مسلماً صادق نیست، چرا که از بعضى از آنها استفاده مى شود تأثیر مرموزى در بعضى ایام احیاناً وجود دارد که ما از آن آگاهى نداریم.
2⃣این نکته نیز قابل دقت است که بعضى در مسأله سعد و نحس ایام به اندازه اى راه افراط را پوئیده اند که به هر کارى مى خواهند دست بزنند قبلا به سراغ سعد و نحس ایام مى روند، و عملاً از بسیارى فعالیتها باز مى مانند، و فرصتهاى طلائى را از دست مى دهند.
❗️یا این که بجاى بررسى عوامل شکست و پیروزى خود و دیگران و استفاده از این تجربیات گرانبها در زندگى، گناه همه شکست ها را به گردن شومى ایام مى اندازند…