مصباح

  • خانه 

عبادی

29 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

بهترین اعمال در شب قدر

از حضرت موسی (ع) به نقل از  پیامبر اکرم (ص) روایت شده:

حضرت موسی (ع) عرضه داشت: خدایا! قرب و نزدیکی به شما را می خواهم.

خداوند فرمود: کسی به من نزدیک می شود که شب قدر بیدار باشد.

عرض کرد: خدایا! رحمتت را خواهانم.

فرمود: رحمتم شامل کسی می شود که در شب قدر به فقرا و درماندگان ترحّم کند.

عرض کرد: خدایا! گذشتن از پل صراط را می خواهم.

فرمود: عبور از صراط برای کسی است که در شب قدر صدقه ای بدهد.

عرض کرد: خدایا! از درختان و میوه های بهشت می خواهم.

فرمود: آن هم به کسی می رسد که شب قدر تسبیحی بگوید.

عرض کرد: خدایا! نجات را خواهانم.

فرمود: منظورت نجات از آتش جهنّم است؟

عرض کرد: بله.

فرمود: این نجات برای کسی است که در شب قدر استغفار کند.

عرض کرد: خدایا! رضایت را طالبم.

فرمود: رضایت من برای کسی که در شب قدر دو رکعت نماز بخواند متحقق می شود.

#وسائل_الشيعه_ج٨ص٢٠

 نظر دهید »

تربیتی

29 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

#فضايل_اميرالمومنين

حضرت اميرالمومنين علی علیه السلام بیشتر پیاده می جنگید و اگر هم سوار اسبی می شد، چندان برایش مهم نبود. 

به حضرتش گفته شد که چرا سوار اسب نمی شود؟ 

پاسخ داد: 

اسب یا برای تعقیب حریفی است که از میدان بگریزد و یا برای این است که کسی بخواهد خود بگریزد 

و من نه کسی هستم که پشت به دشمن کنم و بگریزم و نه کسی هستم که اگر کسی گریخت تعقیبش کنم. 

پس اسب را برای چه می خواهم

#ابن_شهرآشوب_مناقب آل_ابي_طالب_ج٣ص٢٩٨

 نظر دهید »

معرفتی

27 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

با کدامین کارنامه حکمرانی، سودای جهانگشایی داریم؟

🔻مهدی نصیری:

🔹 آیت الله علیرضا اعرافی رییس حوزه های علمیه کشور و عضو فقهای شورای نگهبان و امام جمعه قم و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و … و …. اخیرا اظهار داشته اند: «حوزه باید پاسخگوی هفت میلیارد بشر باشد؛ نمی توان بعد از تحولات جهان کار کرد؛ بلکه باید قبل از آن برنامه ریزی های لازم را انجام داد.» (حوزه‌نیوز)

پیرامون این سخنان چند نکته قابل ذکر است:  

🔹1. این گونه حرف زدن از مصادیق غلو و مبالغه گویی غیر منطقی است که در امر دین و مقدسات زیانبار تر از عرصه های دیگر است. آیا واقعا حوزه ما سرشار از پاسخ های متقن و منقح و علمی برای مشکلات بشریت و دنیاست؟ ما که در پیش پا افتاده ترین مسائل فقهی خود مانند وقت نماز صبح تا مهمترین مساله کلامی و فلسفی مان یعنی توحید، اختلافات در حد تضاد و تناقض داریم؟ 

🔹و البته همان طور که در کتاب «عصر حیرت» توضیح داده ام چنین اختلافات و تحیرهای نظری و فقهی و کلامی از لوازم عصر غیبت و شرایط عدم دسترسی به هادی و فصل الخطاب معصوم است که لازم است فقها و عالمان شیعی پیوسته متذکر این امر باشند و از بلندپروازی های اصلاح گرانه و انقلابی بر حذر باشند.  

🔹2. ما به ازای عملی ما در قبال شعارها و ادعاهایمان برای عرضه به دنیا چیست؟ کشوری مملو از مشکلات عدیده اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و….با قوای سه گانه ای گرفتار ضعف های اساسی ایده ای و ساختاری و مدیریتی و انضباطی و …؟ کشوری گرفتار دوقطبی های مزمن فرساینده و ویرانگر اجتماعی و سیاسی با کاهش حضور مردم در میدان انتخابات و سطوح بالای طلاق و اعتیاد و کاهش زاد و ولد و بیکاری و فقر و تورم لجام گسیخته و شکاف طبقاتی و گرفتار در چنبره اژدهای هفت سر  فساد و چپاول بیت المال و مسئولان اشرافی و… ؟ 

🔹البته این حرف به معنای انکار نقاط قوت و دستاوردهای جمهوری اسلامی نیست اما به نظرم این حجم از دستاوردها و نقاط قوت هنوز به سطحی نرسیده که با اتکای به آن بتوان به دنیا فخر فروخت و ادعای ام القری بودن نه تنها برای جهان تشیع و جهان اسلام که  برای کل جهان و بشریت را کرد! 

🔹3. جایگاه اصل انتظار و مهدویت و ضجه های تاریخی شیعه در دعای افتتاح و ندبه و هزاران آیه و روایت در این موضوع، در این نوع نگاه که این قدر اعتماد به نفس در طرح وعده تمدن سازی و اصلاح عالم پیش از ظهور و یا مقدمه ظهور دارد (که البته ظهور متوقف بر چنین اصلاحات بلندپروازانه ای نیست)، کجاست؟ 

🔹به نظرم نقطه قوت اغلب مسئولان جمهوری اسلامی به خصوص روحانیون و حوزویان آنها در فن خطابه و عبارت پردازی و بلیغ گویی، از جمله عوامل ضعفها وکاستی ها در تمام سالهای پس از انقلاب بوده است چه آن که این توانایی، امر را بر آنان مشتبه کرده و احساس می کنند که با سخندانی و سخنرانی (به خصوص وقتی به زیور طبع و پخش و نمایش در رسانه های مکتوب و صوتی و تصویری آراسته می شود) مسائل و امور جامعه، تمشیت و حل و فصل، و رضایت عامه جلب می شود، در حالی که واضح است وقتی در مقام حرف قوی و در مقام عمل ضعیف باشیم خود از اسباب تضعیف و ادبار ملک است. 

 نظر دهید »

معرفتی

27 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

عدالتخواهانی که علی (ع) را کشتند

🔹اعرف الحق تعرف اهله پاسخ امیرالمومنین است به یک پرسش. پرسشی که نماد یک زخم کاری و عمیق بر جان اندیشه خوارجی است. اندیشه کسانی که قدرت ندارند در میانه دعواها و نقشه ها حق را بیابند. شاخص ها و استاندارد هایشان غلط و ناقص است ظاهرگرایانه است و برای اینکه دچار استانداردهای دوگانه نشوند تیغ را به روی حق و باطل هر دو میکشند. هم علی هم معاویه و عمروعاص.

🔹چرا حکومت داری؟ اصلا حکومت مال خدا است. پس هر کس حکومت دارد بزنیم. چرا پول داری پول مال خدا است پس هر کس پولدار است بزنیم. تو پول و قدرت داری و این همه انسان فقیر داریم پس تو بدی. اگر بگویی خدیجه پولدار بود محمدص پولدار بود موسی ع پولدار بود امیرالمومنین پولدار بود امام خمینی پولدار بود نمی‌فهمند. اگر بگویی باید پول داشت و خرج جبهه حق کرد حکومت داشت و خرج احقاق حق مظلوم کرد نه چپ‌گرایانه هر پولدار قدرتمندی را محکوم کرد ارور میدهند. باور کنید ظلم ستیزی کمونیستی روحش ظلم ستیزی خوارجی است. ظلم ستیزی بر بستر ظاهرگرایی.

🔹در جامعه دینی اینها عدالتخواهانی هستند که آرمانجوییشان ربطی با ولایت ندارد ان الحکم الا لله یعنی آرمان بی ولایت، یعنی توحید بدون ولایت، یعنی حرکت بدون رهبر. چرا رهبر نه ؟ چون ولایت و رهبری عقل جامعه است و این آرمانجویی با عقل نسبتی ندارد. چون ولایت روح جامعه است و این جریان بدن را میشناسد نه روح.

🔹مارخوش خط و خالند چون حرف از ارزش ها میزنند حرف از آرمانها میزنند اینها قبل از آنکه شکم بیگناهان را با تیغ نفهمی هایشان سفره کنند کمر علی ع را شکسته بودند. به نام پر زرق و برق ترین شعارها از جمله توحید. 

🔹حاصل عمرم در حوزه یک جمله شده و آن اینکه هر آرمانی و هر ارزشی، دقیقا هر ارزشی، در زبان هر کس شنیدم نسبتش را با اندیشه ناب محمدی بیابم با اندیشه امام. از جمله عدالت. عدالت علوی و ناب با عدالت ظاهرگرایانه متحجر با عدالت مارقین با عدالت کمونیستی فرق میکند. ظلم ستیزی خمینی با ظلم ستیزی کج کلاههای سیبیلو با ظلم ستیزی کسانی که شاخص‌های رشدشان قواره ای بیش از چشم‌هایشان ندارد با ظلم ستیزی جاهلان ظاهرگرا فرق میکند. 

🔹اینها فقط اهل ظلم به این و آن نیستند ظلم اصلی را به انقلاب مردم میکنند. چهل سال انقلاب را شکست میدانند چرا که آرمانها به تقریرشان رخ نداد. بیانیه گام دوم را یک دروغ بزرگ میفهمند. ربطی به مدرک و سواد و مقاله و کتاب ندارد اینها حوادث و وقایع و رخدادها را بر اساس حق نمی‌شناسند بر اساس ظاهر تقریر میکنند.

🔹معمولا ابزار دست انگلیس و آمریکا و خلاصه دشمن هوشمند دنیاخواهند. این جریان محل خیزش و رویش ابن ملجم ها است. ببینید شهید مطهری را چه کسانی و چرا کشتند. 

 نظر دهید »

معرفتی

27 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

📜دانش‌‌‌های اسلامی معاصر در غیاب «عدالت علی‌(ع)»

🔻رضا تاران:

🔹امام علی(ع) نماد عدالت در اندیشۀ شیعیان است. اشاره اصلی به دورۀ زمامداری ایشان و طبعاً منظور اجرای «عدالت اجتماعی» در این دوره است. اما پرسش این است که «مفهوم عدالت» مورد نظر که بخش مهمی از هویت مذهبی شیعیان را تشکیل داده است، چه جایگاهی در دانش‌های امروزی شیعیان، به‌ویژه در حوزه‌های علمیه دارد؟ این مسئله از آن جهت مهم است که اگر یک مفهوم بنیادی چون عدالت در یکی از حوزه‌های دانشی طرح نشود، نمی‌تواند در حوزه عمل و خصوصاً عمل سیاسی هنجارآفرین باشد. 

🔹به‌نظر می‌رسد مفهوم «عدالت» در چهار دانش کلام، فلسفه، اخلاق و فقه محل بحث و گفتگو است

🔹۱. عدالت در دانش کلام اسلامی: عدل در اصطلاح علم کلام مربوط به افعال الهی و موضوع بحث متکلمان است. عدل تکوینی، یعنی خداوند هر موجودی را با توجه به استعداد ذاتی او ایجاد کرده و متناسب با غایت مطلوب وی، اسباب و شرایط لازم حیات را برای او فراهم می‏‌آورد و نظام آفرینش نیز بر اساس بهترین طرح، طراحی شده است. 

🔹عدل تشریعی یعنی خداوند موجوداتی که شایستگی دریافت کمالات عقلانی و معنوی را دارند، از هدایت‌‌‌های تشریعی بهره‏‌مند ساخته است. عدل در مقام جزا یعنی عقوبت‌‌‌ها و کیفرهای الهی عادلانه است و هر کسی را نسبت به گناهانی که مرتکب شده است عقوبت می‏‌کند و از پاداش نیکوکاران نیز چیزی نمی‏‌کاهد (ربانی گلپایگانی، 1371). 

🔹دانش کلام از نظر جایگاه دانشی، برای دانش فقه، اصول موضوعه می‌سازد. تفسیر از انسان، عقل، وحی، غایت زندگی و قانون مورد نیاز برای رسیدن به سعادت در این حوزه از دانش شکل می‌گیرد و می‌تواند تأثیر مستقیم در قانون‌گذاری عادلانه فقهی داشته باشد. اما در تفاسیر کلامی «عدالت اجتماعی» چندان مورد توجه نبوده است. 

🔹۲. عدالت در دانش فقه: در کتاب‌‌‌‌های فقهی، از عدالت قاضی، امام جماعت، امام جمعه، شهود و گواهان، مرجع تقلید، عدالت در تعدد زوجات و چگونگی همکاری یا عدم همکاری با عمال جور در دوره غیبت بحث می‌‌‌شود. در تعریف فقهی، عدالت کیفیتی نفسانی یا ملکه‌ای در انسان است که او را بر ملازمت تقوا (یا تقوا و مروّت) برمی‌انگیزاند. در تعریف دیگر عدالت یعنی ترک گناهان یا خصوص گناهان کبیره که از ملکه نفسانی ناشی می‌شود. 

🔹در دانش فقه، عدالت صفتی برای امام‌‌‌جماعت، قاضی، حاکم‌ شرع و حکمران است و با فرض عادل بودن او عدالت اجتماعی قابل تحقق خواهد بود. در نظریه‌های جدید، عدالت وصف سیستم سیاسی است و نه وصف کارگزار. گذری بر مباحث فقهی در حوزه علمیه نشان می‌‌دهد بحث عدالت همچنان به عنوان وصف کارگزار در نظر گرفته می‌شود و در مباحث فقهی از عدالت فردی به عدالت‌ اجتماعی، تحول چندانی رخ نداده است.

🔹۳. عدالت در دانش اخلاق: عدالت عبارت است از مطیع‌ بودن قوه عامله بر قوه عاقله در جمیع تصرفات (نراقی، معراج‌السعاده: 27). «عدالت یا در اخلاق است یا در افعال یا در عطاها و قسمت اموال یا معملات در میان مردمان یا در حکمرانی و سیاست؛ پس مقتضای عدالت این است که حد وسط را نگه دارد؛ پس واجب است عادل واقعی حکیمی دانا به قواعد شریعت الهیه و نوامیس نبویه باشد.» (نراقی، معراج‌السعاده: 46). دانش اخلاق در حوزه‌‌‌های علمیه معاصر بسیار نحیف شده است. مباحث حسن و قبح، خیر و شر، ظلم و عدل می‌تواند مقدمات بحث عدالت اجتماعی را فراهم آورد.

🔹۴. عدالت در حکمت عملی: فیلسوفان مسلمان حکمت را به نظری و عملی تقسیم می‌‌کنند. حکمت عملی شامل تهذیب نفس، تدبیر منزل و سیاست مُدن است که در حوزه اراده انسان جای دارند. «عدالت» از مفاهیم بنیادی در حکمت علمی فارابی است که در ترسیم رفتارهای نیک و بد مدینه، جایگاه داوری دارد. برای فهم جایگاه حکمت عملی در حوزه علمیه امروز می‌توان به دو کتاب فلسفی «بدایة الحکمه» و «نهایة الحکمه» اشاره کرد که اساساً بخش حکمت عملی ندارند تا مفهوم عدالت را طرح کرده باشند.

🔹شاید همین تفاسیر از عدالت موجب شد در دهه‌های چهل و پنجاه، کنش‌گران سیاسی به قرآن و خصوصا نهج‌البلاغه پناه ببرند و عدالت اجتماعی را از آن دو متن جستجو کنند، و شاید اعتراض برخی اشاره به همین مسئله دارد که می‌گویند: انقلاب با قرآن و نهج‌البلاغه شکل گرفت و حکومت با توضیح‌المسائل و بحارالانوار اداره می‌شود. 

🔹در دهه‌های اخیر برخی از حوزویان مانند شهید مطهری و دیگران مباحثی دربارۀ عدالت طرح کرده‌اند، اما به‌نظر می‌رسد مادامی که این مباحث، در حوزۀ دانش‌های اسلامی وارد نشود، بعید است تحول جدی در تفسیر این مفهوم رخ دهد. و همچنان تئوری‌های چپ بر مباحث عدالت سایه خواهد افکند.

- نراقی، ملا احمد، معراج السعاده، سازمان انتشارات جاویدان، بی تا.

- ربانی گلپایگانی، علی، مکتب‌های کلامی، کیهان اندیشه، شماره 51، 1372.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 947
  • 948
  • 949
  • ...
  • 950
  • ...
  • 951
  • 952
  • 953
  • ...
  • 954
  • ...
  • 955
  • 956
  • 957
  • ...
  • 1070
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس