مصباح

  • خانه 

اعتقادی

02 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

💚 ذکرهای آسمانی

هفت پیغمبر، هفت کلمه گفتند و هر یک به سعادتی رسیدند:

🌹حضرت آدم(ع) “الحمدلله” گفت، فرمان رسید که “یرحمک ربک".

🌸حضرت نوح(ع) “بسم الله"گفت، حق او را از طوفان نجات داد.

🌷حضرت ابراهیم(ع) “حسبی الله"گفت، حق او را از آتش نمرود نگاه داشت.

🌺حضرت اسماعیل(ع) “ان شاءالله” گفت، از بریده شدن گلو نجات یافت.

🍃حضرت موسی(ع) “لا حول ولا قوت الا بالله” گفت، از شر فرعون نجات یافت.

🌻حضرت یونس(ع) “لا اله الا انت، سبحانک انی کنت من الظالمین” گفت، از شکم ماهی نجات یافت.

❤️و رسول خدا(ص) صاحب اسم سلام و ذکر سلام بود؛ “سلام قولا من رب رحیم"که در معراج خطاب آمد:"السلام علیک ایها النبی و رحمت الله و برکاته"که صاحب شفاعت شد.

💦خدایا به برکت تک تک این هفت کلمه و به بزرگی این پیامبران و رحمت خودت، بلاها را بخصوص کرونا را از ما دور نگه دار و حاجت  خواننده این متن را بر آورده بخیر فرما.

 نظر دهید »

تربیتی

02 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

🔺قال الامام الصادق علیه‌السلام:

💎 «مَن یموتُ بالذنُوبُ اکثر ممن یموت بالآجال، ومن یعیشُ بِالاحسان اکثَر ممَن یعیشُ بالاعمار».

🔻امام صادق عليه السلام مى‏فرمايد:

💎 «شمار کسانی که به دلیل گناهان می میرند، از کسانی که به عمر طبیعی از دنیا می روند، بیش تر است و شمار کسانی که به دلیل نیکوکاری، زندگی طولانی دارند، از کسانی که با عمر اصلی خود زندگی می کنند، افزون تر است.»🍃

📚  امالی شیخ صدوق، ج1، ص 305

 نظر دهید »

اعتقادی

02 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

🔘 داستان واقعی(حکمت خدا)

چند روز پیش سفری با اسنپ داشتم.

 (بعنوان مسافر).

آونروز خیلی بدشانسی آورده بودم و ناراحت بودم، آخه باطری و زاپاس ماشینم رو دزد برده بود.

راننده حدودا ۴۰ سال داشت و آرامش عجیبی داشت و باعث شد باهاش حرف بزنم و از بدشانسیم بگم.

هیچی نگفت و فقط گوش میکرد.

صحبتم تموم که شد گفت یه قضیه‌ای رو برات تعریف میکنم مربوط به زمانی هست که دلار ۱۹ تومنی ۱۲ شده بود.

گفتم بفرمایید.

برام خیلی جالب بود و برای شما از زبان راننده می‌نویسم.

🔹یه مسافری بود هم سن و سال خودم ، حدودا ۴۰ساله. خیلی عصبانی بود. 

وقتی داخل ماشین نشست بدون اینکه جواب سلام منو بده گفت: چرا آنقدر همکاراتون ……(یه فحشی داد) هستند. از شدت عصبانیت چشماش گشاد و قرمز شده بود.

گفتم چطور شده، مسافر گفت:

۸ بار درخواست دادم و راننده‌ها گفتن یک دقیقه دیگر میرسند و بعد لغو کردند.

من بهش گفتم حتما حکمتی داشته و خودتو ناراحت نکن.

🔹این جمله بیشتر عصبانیش کرد و گفت حکمت کیلو چنده و این چیزا چیه کردن تو مختون و با گوشیش تماس گرفت.

مدام پشت گوشی دعوا میکرد و حرص می‌خورد.( بازاری بود و کلی ضرر کرده بود).

حین صحبت با تلفن ایست قلبی کرد و من زدم بغل و کنار خیابون خوابوندمش و احیاش کردم.

سن خطرناکی هست و معمولا همه تو این سن فوت میکنن.

چون تا به بیمارستان یا اورژانس برسن طول میکشه.

🔹من سر پرستار بخش مغز و اعصاب بیمارستان ….. هستم و مسافر نمی‌دونست.خطر برطرف شد و بردمش بیمارستان کرایه هم که هیچی!!!

دو هفته بعد برای تشکر با من تماس گرفت و خواست حضوری بیاد پیشم.

من اونموقع شیفت بودم و بیمارستان بودم.

تازه اونموقع فهمید که من سرپرستار بخشم.

اومد و تشکر کرد و کرایه رو همراه یه کتاب کادو شده به من داد.

گفتم دیدی حکمتی داشته.

خدا خواسته اون ۸ همکار لغو کنن که سوار ماشین من بشی و نمیری.

تو فکر رفت و لبخند زد.

من اونموقع به شدت ۴ میلیون تومن پول لازم داشتم و هیچ کسی نبود به من قرض بده.

رفتم خونه و کادو مسافر رو باز کردم.

تو صفحه اول کتاب یک سکه تمام چسبونده بود! حکمت خدا دو طرفه بود.

هم اون مسافر زنده موند و من هم سکه رو ۴میلیون و چهارصد هزار تومن فروختم و مشکلم حل شد.

همیشه بدشانسی بد شانسی نیست.

ما از آینده و حکمت خدا خبر نداریم.

⚡️اینارو راننده برای من تعریف کرد و من دیگه بابت دزدی باطری و زاپاسم ناراحتی مو فراموش کردم.

من هم به حکمت خدا فکر کردم.

 نظر دهید »

تربیتی

02 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

🌹خدای من… 

🌺 استغفار می کنیم بخاطر تمام لحظاتی که در مکانهای مقدسه اعم از کربلا، نجف، مشهد، قم و مساجد مختلف نفس می کشیدیم و شکری به جای نیاوردیم..

🌺 استغفار می کنیم برای همه بوسه هایی که بر گونه های عزیزانمان نشاندیم و دستهایی که به گرمی فشردیم و شکری به جای نیاوردیم..

🌺 استغفار می کنیم برای همه میوه هایی که بی واهمه چیدیم و غذاهایی که بدون ترس خوردیم و شکری به جای نیاوردیم..

🌺 استغفار می کنیم برای همه مهمانی ها و دورهمی هایی که بدون دل نگرانی دور هم جمع شدیم و شکری به جای نیاوردیم..

🌺 استغفار می کنیم برای تمام لحظاتی که دکمه های گوشی، آسانسور، عابر بانک و کارت خوان را بدون الکل و دستکش و دستمال فشردیم و شکری به جای نیاوردیم..

🌺 استغفار می کنیم برای تمام روزهای بی واهمه ای که با اتوبوس و مترو به مدرسه ، دانشگاه و محل کار می رفتیم و شکری به جا نیاوردیم..

🌺 استغفار می کنیم برای …

اَسْتَغْفِرُ اللهَ ذَا الْجَلالِ وَالاِْكْرامِ مِنْ جَميعِ الذُّنُوبِ وَالاثامِ…

🌹 معبود من..

از لحظه ای که به من جان بخشیدی تا لحظه ای که جانم می ستایی.. برای همه نفس ها.. برای همه ثانیه ها..  برای تک تک دم ها و بازدم ها.. برای تک تک دیدنی ها و چشیدنی ها.. برای تک تک بوییدنی ها و لمس کردنی ها.. برای همه چیز و همه چیز..هرآنچه که در خیال من هست و نیست..هر نعمتی که من غافلم و تو می دانی..

استغفار می کنم به درگاهت..

🌹 خدایا…

بخاطر تمام گناهانم…بخاطر تمام حق هایی که خوردم و دم نزدم و بخاطر تمام کوتاهی هایم، در حقِّ خودت و صاحبین حق … اِلهي اَلْعَفْوْ…

🌹 خدای من..

به حق قرآنت و به حق ۱۴ معصوم و انبیاء و صالحینت راه نجات مردم سرزمینم  از این بیماری و مشکل را به پزشکان و متخصصان ما نشان بده..

🌺 مخواه این چنین بی گدار و بی آمادگی ترک دنیا کنیم.. مخواه که عاشقان حسینی و منتظران مهدی (عج) ات جز با شهادت در راهت  یا مرگ باعزت به دیدار تو برسند..

🌺 مپسند که بر سر مزارمان و در مجالس ختممان به جای روضه ی حضرت مادر و ذکر سیدالشهداء و یاد شهدا ، پچ پچ و ولوله ی ویروسی اینچنین باشد..!!

🌺 به حرمت این ماه عزیز همه ی ما را از شر تمام بلایا و آفات آخرالزمان محفوظ بدار…

🌹 آمین یا رب العالمین..🌺

 نظر دهید »

اعتقادی

02 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

🔷🔸جبران کردن اشتباه شیخ مفید توسّط امام زمان (علیه السلام)

می گویند از روستایی کسی خدمت شیخ مفید رسید ودر مورد زنی حامله که فوت کرده وفرزندش زنده است سؤال کرد که: «آیا باید شکم این زن را پاره کرده وطفل را بیرون آوریم ویا این که با آن بچّه، او را دفن کنیم؟»

🔴شیخ مفید فرمود: «با همان بچّه او را دفن کنید»!.

🔹پس آن مرد برگشت. در وسط راه دید مرد اسب سواری از پُشت سر، سریع می آید، وقتی به نزدیک مرد رسید، گفت: «ای مرد! شیخ مفید فرموده است که شکم آن زن را پاره کنید وطفل را بیرون بیاورید و زن را دفن کنید».

🔸آن مرد نیز همین کار را کرد. پس از مدّتی اتّفاق را برای شیخ مفید بیان کردند، شیخ فرمود: «من کسی را نفرستادم ومعلوم است که آن شخص صاحب الامر (علیه السلام) بوده است. حالا که در احکام دینی اشتباه می کنم همان بهتر که دیگر احکام دینی را بیان نکنم»!.

پس به خانه رفتند ودرب خانه را بستند وبیرون نیامدند.

🔹ناگاه از حضرت ولی عصر (علیه السلام) نامه ای برای شیخ مفید آمد که:👈 «بر شما واجب است تا احکام دینی را بیان کنید وما هم شما را همراهی کنیم ومواظب باشید که اشتباه نکنید». پس شیخ مفید دوباره شروع به بیان احکام دین کرد.

🌹 تعجیل در ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف صلوات بفرستید🌹

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 984
  • 985
  • 986
  • ...
  • 987
  • ...
  • 988
  • 989
  • 990
  • ...
  • 991
  • ...
  • 992
  • 993
  • 994
  • ...
  • 1070
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس