اخلاقی
پولدارها و فانتزیبازی دین و اخلاق!
🔻مهراب صادقنیا:
🔹در روزگار ما پولدارها برای خودشان از هر چیزی فانتزی میسازند؛ از دوچرخه و موتور و ماشینهای کلاسیک گرفته تا ورزش و هنر و ادبیات و مدرک. آنها فکر میکنند چون پول دارند میتوانند هر چیز را به اسباببازی تبدیل کنند؛ خواه توپِ گُلف و بلیارد باشد و یا بیماری و فقر دیگران.
🔹این سالها دین و اخلاق نیز وسیلهی بازی خوبی برای آنها شدهاند. آنها میتوانند هیئتهای مذهبی لاکچری، مدّاحهای ویژه، و نذریهای آنچنانی داشته باشند. میتوانند پائین برجهایشان را بکنند حسینیّه، و هر از چندی کمی از آن “چیچیِ کف دستها” بیاورند و به عنوان سهمین به بیوت مراجع بدهند و بشوند سمبل دینداری. بعد هم یک منبری پیدا بشود و پولداری و دینداری یکی بکند. بیچاره فقیرها که آخرین دلخوشیشان همین نماز و روزهای بود که میخواندند و حالا هم پولدارها صاحبش شدهاند. معلوم نیست سالانه چقدر باید به دلیل بیپولی ثواب از دست بدهند!
🔹کمک به فقیرها هم شده است فانتزی پولدارها. آنها هر از چندی هوس میکنند غذا و لباسی به فقیران بدهند و اینجوری کمی حال کنند که شکم گرسنهای را سیر کرده و تنِ برهنهای را پوشاندهاند. کسی نیست حساب و کتاب کند که این همه مؤسسه به نام کمک به نیازمندان راه میافتد و گاهی بودجههای کلانی در آنها گُمگور میشود، چگونه اداره میشوند و پای زن و فامیل کدام رئیس و وزیر در میان است. این همه کنسرت، مسابقهی ورزشی، جشنواره، و … به نام نیازمندان برگزار میشود، پولشان چه میشود و چه گرهی از فقر و بدبختی این کشور باز میکنند. راستی اگر نیازمندها نبودند این آدمها با چه چیزی میخواستند پُز بدهند و تفریح کنند؟
🔹راستش این است که در جامعهی ما، فقیرها هم به فانتزی پولدارها تبدیل شدهاند. از دولتها گرفتهها تا نمایندگان مجلس و شورای شهر همه و همه افتخار میکنند که به نیازمندان رسیدگی کردهاند و میکنند؛ اما عجیب این است که نیازِ و نیازمندان همواره باقی هستتد؛ چون اگر این فانتزی از بین برود، چیزی نیست که بشود به آن افتخار کرد و با آن بازی.
🔹کاش این بازی تمام شود و بهجای سیر کردن شکم نیازمندان، فقر و نیازمندی ریشهکن شود. کاش کسی به این مردم یارانه ندهد، ولی کاری کند که هر پدری این احساس را داشته باشد که با کمکِ زور بازوی خود، شرمندهی زن و بچهاش نیست.
🔸کانال «اخلاق در حوزه اجتماع»