اخلاقی
فی الکافی عن الباقر (علیه السلام):
کَان ابوذر یقول: یا مبتغَی العِلمَ! اِنَّ هَذا الْلِسانَ مِفتاحُ خَیرٍ و مِفتاحُ شَرٍّ، فَاخْتِمْ عَلیَ لسانِک کَمَا تَخْتِمُ عَلیَ ذَهَبِکَ و وَرِقک. (الشافی صفحه 588)
ای کسی که به دنبال علم هستی ، گویا این را می خواهد بیان کند که این علم را نیز فرا بگیر! آن دانش این است : این زبان تو مفتاح خیر است و مفتاح شرّ است.
↩️ با این زبان می شود ذکر خدا را گفت، امر به معروف و نهی از منکر کرد، یک حقیقتی را در بین مردمی که جاهل یا معاند نسبت به آن حقیقتند فریاد کرد ، این ها همه کار زبان است. کار خودِ ابی ذر (رضوان الله علیه) هم کار زبانی بود. ( این ) مفتاح خیر است. و (همچنین) می شود با آن ، بین برادران مومن افساد کرد، دو به هم زنی کرد، شایعه پراکنی کرد، دروغ گفت و بسیاری از فسادهای دیگر(این مفتاح شرّ است). پس هم کلید یک گنجینه بی پایان خیر، هم کلید یک مجموعه بی پایان شر، زبان است. این عضو کوچک یک چنین تاثیر شگرفی دارد.
↩️ (وَرِق) در عبارت حدیث، یعنی نقره. همچنان که بر ثروت خود، بر اندوخته های خود قفل می زنی، مهر می زنی، زبانت هم همین طور باشد. زبانت را نیز مُهر بزن. پول را که انسان در یک صندوق (قفل دار) می گذارد، معنایش این نیست که از آن استفاده نمی کند، معنایش این است که (از) استفاده بی مورد و نا به حق از آن بوسیله دیگران جلوگیری می کند. خودش هم هر وقت لازم داشت، از این پول مصرف می کند. زبان هم همین طور است. «اَختِمْ عَلی لِسانِک»،
↩️ معنایش این نیست که گنگ شو و حرف نزن ، چنانچه خود جناب ابی ذر در شام، در مقابل معاویه، در مدینه، در مقابل خلیفه، این همه حرف زد؛ یعنی: این حرف در جای خود، به نحو درست مصرف بشود.
[ شرح حدیث از مقام معظم رهبری ( مدظله العالی) در مقدمه درس خارج مورخ 88/2/8]