اعتقادی
دیده میشود که شیعیان در مقام توسل خدا را به شایستگی های امامان سوگند می دهد مثلا می گویند خداوندا تو را به حق امام رضا بیمار مرا شفا بده در صورتی که هیچکس بر گردن خدا حق ندارد تا خدا را به حق انان سوگند دهیم
🗯پاسخ:
❗️مقصود از حق در این تعبیرها، همان منزلت و مقام آنها نزد خدا است و اگر هم این منزلت، حق شمرده شود، حقی است که خدا به آنان داده است و این مطلب، عین توحید است. و با مراجعه به آیات و روایات روشن می شود که این نوع حقوق بندگان بر خدا، امری رایج در کتاب و سنت است.
❗️زیرا خدادر برخی از موارد، بنده خود را ذیحق و خود را بدهکار معرفی میکند، مثلاً میفرماید: «یاری کردن افراد مومن حقی است بر ما»
📓روم 47
🗯یا می فرماید: « نجات دادن افراد مومن حق آنها بر ماست»
📓یونس103
❗️در حدیث نبوی وارد شده است که فرمود: «بر خداست به کسی که به خاطر حفظ عفت، ازدواج کرده، کمک کند».
📚الجامع الصغیر،سیوطی،ج2 ص33
🗯ویا فرمود:
« سه گروه هستند که بر خدا لازم است که انها را کمک کنند و این حق انها بر خداست : 1- مجاهد در راه خدا ،2-برده ای که با مولای خدا قرار داد بسته است که با دادن مبلغی آزاد شود،3- جوانی که می خواهد از طریق ازدواج خود را حفظ کند»
📚سنن ابن ماجه ج2 ص33
❗️مراجعه به آیات و روایات روشن میکند که این نوع حقوق بندگان بر خدا، امری رایج در کتاب و سنت است.
🗯 مقصود از این که میگویند کسی بر خداحقی ندارد این است که هیچ کس بالذات بر خداحقی ندارد، ولی این مانع از آن نیست که خدااز روی تفضل و بزرگواری، افرادی را ذی حق معرفی کند و حتی از آنان وام بخواهد و بگوید:
«کیست که به خدا وام نیکو بدهد»
📓بقره245
❗️پیامبر گرامی هنگام دفن فاطمه بنت اسددر حقّ او چنین دعاکرد:
«خدایا مادرم فاطمه بنت اسدرا ببخش و جایگاه او را گسترده و فراخ گردان، به حق پیامبرت و پیامبرانی که پیش از من بودند»
📚مستدرک حاکم،ج3 ص108
📚حلیه الاولیائ،ج3 ص121
🗯ویا فرمود:
« کسی که از خانه اش برای نماز خارج می شود چنین بگوید: خداوندا من به حق درخواست کنندگان از تو و به حق این رفتنم به سوی نماز ،چنین می خواهم …»
📚مسند احمد ج1 ص256
🗯ویا آدم برای پذیرش توبه اش چنین دعا کرد:
❗️« خداوندا تو را به حق محمد قسم می دهم که مرا ببخشی»
📚دلائل النبوه،ج5 ص489
❗️در صحیفه سجادیه نیز از این نوع سوگند ها فراوان نقل شده است از جمله:
📚دعای 47
🗯وموارد فراوان دیگر که در کتب شیعه و سنی به آن اشاره شده است که جهت آگاهی رجوع شود به:
📚الملل و النحل،علامه سبحانی،ج4 ص476