تربیتی
🌺🍃🌺🍃🌺🍃
🔆ادامه بخش قبل
🔹اینجا بود که تحلیلگران با کنار هم گذاشتن وقایع به این نتیجه رسیدند که ایران در انجام وعده صادق ۲ عقب نشینی غیرتاکتیکی داشته و غضب الهی هم ترور سید حسن نصرالله بوده.
🔹داغ شهادت سید حسن و خشم حاصل از تاخیر انتقام، مردم را برای مطالبه وعده صادق به تهران کشاند و در شهرها هم تجمعات مختلفی برای مطالبه وعده صادق ۲ شکل گرفت.
طبق فرموده رهبری درست است که انتقام توسط نیروهای مسلح باید اتفاق بیفتد ولی سوخت موشکهای عملیات، فریاد انتقامخواهی مردم است. پس مردم به این نتیجه رسیدند که باید فریاد مطالبه انتقام خود را بلند کنند تا وعده صادق ۲ اتفاق بیفتد و همین طور هم شد.
در ۱۱ مهر ۱۴۰۳ یعنی ۵ روز بعد از شهادت سید حسن نصرالله این عملیات اتفاق افتاد.
🔹بعد از این عملیات عارف، معاون رییس جمهور اعلام کرد که عملیات وعده صادق ۲ پاسخ به مطالبه جدی مردم بوده.
این حرف در روزهای بعد از عملیات وعده صادق ۲ توسط افراد دیگری از جمله سپاه هم زده شد که این عملیات بخاطر مطالبه مردم بوده.
🔹مجموع این سخنان، صحت این تحلیل را تقویت کرد که دولت، مانع وعده صادق ۲ بوده و بخاطر فشار مطالبه مردم و احتمالا نیروهای مسلح بالاخره به وعده صادق ۲ تن داده.
پس میبینیم کسانیکه که تحلیل میکردند که در وعده صادق ۲ تاخیر شده و این تاخیر باعث شهادت سید حسن نصرالله شده بیراه هم نمیگفتند و تحلیلشان منطبق بر سیر وقایعی بوده که اتفاق افتاده.
تا اینکه رهبری در دیدار رمضانی با دانشجویان فقط یک بخش از این تحلیل را نادرست دانستند:
“اینکه گفته شود چرا وعدهی صادق ۲ در فلان وقت انجام نگرفت، فلان وقت انجام گرفت؛ اگر در فلان وقت انجام میگرفت، فلان حادثه اتّفاق نمیافتاد؛ خب این درست نیست؛”
یعنی رهبری فقط این تحلیل را رد کردند که “عدم انجام زودتر عملیات وعده صادق ۲ باعث شهادت سید حسن نصرالله شد” و راجع به بقیه تحلیلها سخنی نفرمودند پس نمیتوان صرف رد این تحلیل توسط رهبری بقیه تحلیلهای عناصر انقلابی را هم غلط انگاشت..
🔹مخصوصا که رهبری در ادامه سخنانشان مطالبی فرمودند که مشخص میکند که آنچه که از نظر ایشان ناپسند است تحلیل کردن و مطالبه کردن نیست بلکه ایشان علاوه بر تاکید بر تحلیل داشتن و مطالبه، روش صحیح این کار را توضیح میدهند و از روشهای نادرست برحذر میدارند:
اولا تهمت و اتهام زدن بر اساس تحلیلها را نادرست میدانند
ثانیا تاکید میکنند که در تحلیلها و مطالبات نباید مطلق حرف زد و باید احتمال یک محاسبه درست که کسی از آن اطلاع ندارد را هم داد و بعد بر کار تحلیلگران اینگونه صحه میگذارند که تاکید میکنند که اگر خود مطالبه گران و تحلیلگران از آن محاسبه مطلع باشند همان کار تصمیم گیران را خواهند کرد.
ایشان فرمودند:
“آنها را نمیشود متّهم کرد؛ آنها محاسبه دارند، حساب دارند، با محاسبه کار میکنند؛ آنچه انجام میدهند، اگر شما هم جای آنها بودید همین کار را انجام میدادید؛ این احتمال را همیشه در ذهنتان داشته باشید و متّهم نکنید افراد را؛ یعنی در حوادثی که مشاهده میکنید احیاناً یک ابهامی برای شما دارد، احتمال یک محاسبهی درست را همیشه بدهید، که ممکن است پشت این تصمیمگیری یک محاسبهی درستِ واقعیای وجود داشته باشد."….