تربیتی
🍃🌺🍃🌺🍃🌺
✍در ابتدایِ خطبهی ۳۴، امیرالمؤمنین (علیه السلام) به شدت مردم آن دوران را سرزنش میکند، و آنها را به خاطر برگزیدن ذلت، ترسو بودن، ضعف و غیرقابل اعتماد بودن، بیبرنامه بودن، و بیوفایی، توبیخ مینماید، در ادامه، جبههگیریِ خود در برابر دشمنان را به صراحت و روشنی بیان میکند و میفرماید:
«به خدا سوگند! کسى که دشمن را بر خويش مسلّط کند تا گوشتش را بخورد، استخوانش را بشکند و پوستش را بشکافد، ( چنین کسی) عجز و ناتوانيش، بسيار بزرگ و آنچه در درونِ سينه دارد (يعنى اراده و تصميمش) بسيار ضعيف و کوچک است.
شما اگر مى خواهد، اینگونه باشید (ضعيف و تسليم در برابر دشمن)، ولى من، به خدا سوگند! پيش از آن که تسليم شوم، با شمشير، چنان ضربتى بر دشمن وارد میکنم که ریزههایِ استخوان سرش، به هر سو، پراکنده شود و بازو و پاهايش جدا گردد. پس از آن، خداوند، آنچه را بخواهد انجام میدهد (و من تسليم رضاى او هستم).»
📚 (نهجالبلاغه، خطبه ۳۴)
شرح:
تعبیرات ابتدایی حضرت در این بخش به خوبی نشان میدهد که لشکر کوفه، آن قدر از خود ضعف نشان داده بودند که دشمن، نسبت به آنها کاملاً جسور شده بود. کار آنها شبیهِ کار قصّاب با حيوان ذبح شده است که پوستش را میکَنَد، گوشتش را جدا میکند، با ساتور استخوانش را میشکند و آماده خوردن میسازد.
در ادامه، پس از آنکه حضرت از وضعیت آنان مأیوس میشود، تصمیم میگیرد که راهِ خود را از ایشان جدا کند.
حضرت بیان میفرماید: اگر شما قصد تسلیم در برابر دشمنِ خونخوار را دارید، من هرگز با شما همراه نخواهم شد و به تنهایی با آنان مبارزه خواهم کرد.