تربیتی
فی الکافی عن امیر المومنین(علیه السلام): الزُّهدُ فى الدنيا قَصرُ الأمَلِ، وشُكرُ كُلِّ نِعمَةٍ ، والوَرَعُ عن كُلِّ ما حَرَّمَ اللّه. (الشافی صفحه 536 )
زهدی که این همه درباره اش روایت وارد شده است، و به آن تحریص شده است، اولش این است که آرزوهای دور و دراز و افسانه وار را از ذهن خودت بیرون کنی. کوتاه کنی این آرزوها را. نه این که هیچ آرزو انسان نداشته باشد.
🔰 گاهی انسان در ذهن خود یک خواسته ای و یک آرزویی را آنچنان پرورش می دهد که در ذهن تحکیم می شود و تبدیل می شود به یک هدف و یک آرمان قطعی . و انسان برای رسیدن به آن، هر خلاف و هر کار زشتی را مرتکب می شود. چند سال قبل از این در آمریکا یک جاسوس عالی رتبه شوروی سابق را دستگیر کردند. سالها در دستگاهای بالای آمریکا مشغول بود و فرد عالی رتبه بود، امَا خیانت می کرد. برای دشمن آمریکا مشغول بود و فرد عالی رتبه ای بود، امَا خیانت می کرد.برای دشمن آمریکا که آن روز شوروی بود، جاسوسی می کرد. او را گرفتند.در بازجویی از او پرسیدند: تو که آمریکایی هستی.چه داعی داشتی که بر خلاف مصالح کشور و میهن خودت عمل کردی؟ گفت: من آرزوی یک خانه آنچنانی ، یک ویلا داشتم. مثلا یک خانه سیصد متری. یک پول فوق العاده لازم داشتم. این پول هم از این راه حاصل می شد. آرزوی دور و دراز یعنی این. آرزوی یک خانه آنچنانی در دل او تبدیل می شود به یک هدف. که باید انسان خودش را بکشد برای این که به این هدف برسد. و فرق نمی کند از چه راهی به هدف برسد:
🔰 از راه حرام باشد، حلال باشد یا خیانت باشد. این است که در روایت متعددی فرمودند: اخوَف ما اخافُ علی اُمتی طول امل است. که انسان همین طور آروزها را در ذهن خودش بپرواند. تبدیل بکند به یک نقطه ثابت در صفحه وجود خودش، که باید همه تلاشها را کرد برای این که به آن رسید. معلوم است در چنین حالتی، انسان حق را ناحق می کند،دروغ می گوید، خیانت می کند، گناه می کند برای این که به آن برسد. این شده هدف.
✅زهد این است که انسان این آرزو و خواسته قلبی را به این شکل کنار بگذارد و دنبالش نباشد. اگر گیرش آمد ، بسار خوب، شکر خدا را بکند. اما این طور نباشد که یک آرزویی باشد که برای رسیدن به آن،هیچ مرزی و حدی را نشناسد.
✅ یکی دیگر از عوامل مشکله زهد عبارت است از شکر هر نعمتی . هر چه خدا به شما داده، این را شکر کنید. خود شکر نعمت، ناگریز توجّهِ بِه نعمت را همراه خود دارد. که انسان توجه کند این نعمتهای خدا را پیدا کند. و انَ تعدَوا نعمة الله لا تحصوها. وقتی انسان دچار کمبود نعمت می شود، می فهمد این نعمت چه قدر بزرگ بود. ما توجه نداریم به این نعمتها! وقتی انسان توجه کرد به این نعمتها، و معرفت پیدا کرد، قناعت پیدا می کند. سوم هم این است که از هر آنچه خدا برای تو ممنوع کرده، دامنت را برچینی. ورع، یعنی کناره گیری کردن، دامن برچیدن، دوری کردن. این می شود زهد.
[ شرح حدیث از امام خامنه ای در مقدمه درس خارج 13/ 08 / 87]