عبادی
🌹چه كار كنيم كه عبادات براي ما عادت نشود
و وقتي نماز ميخوانيم، اثر مستقيم در زندگي ما داشته باشد؟
✍عبادت و بندگي يك حقيقت و كنهي دارد كه ما اين لايه زيرين و حقيقت را نمي بينيم. به قولي عادت شده است. بعضيها روي عادت چهار ركعت نماز را ميخوانند و دو ركعت هم ميخوانند و روي تايم متوجه ميشوند، نماز تمام شده است. آقايي ميگفتند:
من راننده ماشينهاي سنگين هستم. به ركعت اول كه ميايستم دنده اول هستم و وقتي به ركعت چهارم ميرسم، دنده ي چهار هستم و نمازم را سلام ميدهم. مردم هم ميگويند: هرچه گم كرده ايم، در نماز پيدا ميكنيم. گاهي توجه به الفاظ و مسائل نيست. همين روزه ماه رمضان، خدا ميخواسته مردم را اذيت كند؟ هفده هجده ساعت گرسنگي در تابستان و از آن خواب صبح بلند شدن چه هدفي داشته است؟ يا خود حج واقعا انسان با چه مشكلاتي در منا و عرفات و مشعر بايد بسر ببرد يا طواف كه بايد با چه زحمت در لابلاي فشارها بروي و انجام بدهي، آيا همه دقتها بايد در صفا و مروه انجام شود؟ آيا اينها همه اش ظاهر است و يا كنه و باطني دارد؟
شما وقتي قرآن را ميخوانيد، ظاهري دارد. ظاهر آيه اي ميگويد: اگر آبهاي زمين فرو برود، چه كسي براي شما آب ميآورد؟ ظاهر آيه آب است ولي باطن آن امام و حجت است. اگر حجت خدا غايب بشود، چه كسي ميتواند او را براي شما ظاهر كند؟ در بحث عبادت هم همينطور است. اين نماز و روزه و اعمال حقيقت و كنهي دارد و غالبا مردم از اين حقيقت غافل هستند. اگر به آن حقيقت برسيد، لذتش را احساس ميكنيد. امام صادق (ع) ميفرمايد: دو ركعت نماز شب براي من محبوب تر از كل دنيا و همه چيزي كه در آن است ميباشد. اين غرق شدن در عبادت است.
📚از بیانات حاج آقا رفیعی