مصباح

  • خانه 

معرفتی

10 شهریور 1399 توسط مهري قاسمي

✍یکی از مدافعان حرم وهمرزمان شهید سلیمانی به نقل از سردار می گوید:

_سردار سلیمانی گفت: یکبار از ماموریت برمی گشتم منتظر نماندم که ماشین بیاد دنبالم.

از فرودگاه مستقیم ،سوار تاکسی شدم.راننده تاکسی جوانی بود و یک نگاه معنا داری

به من کرد.بهش گفتم چیه؟آشنا

به نظر میرسم؟

باز هم نگاه کرد و گفت شما با سردار سلیمانی نسبتی دارید؟برادر یا پسرخاله ایشون هستید؟

گفتم من خود سردار هستم.

جوان خندید و گفت:ما خودمون اینکاره ایم.شمامی خواید من رو 

رنگ کنید.خندیدم و گفتم من سردار سلیمانی هستم.باورنکرد.

گفت:بگو به خدا که سردار هستی! گفتم به خدا من سردار سلیمانی هستم.سکوت کرد و دیگر چیزی نگفت.پرسیدم:چرا

سکوت کردی؟حرفی نزد.

گفتم: چطوره زندگیت؟با گرونی چه می‌کنی؟چه مشکلی داری؟

جوان نگاه معنا داری بهم کرد و

گفت: اگه تو سردار سلیمانی هستی من هیچ مشکلی ندارم!

⭕بله اگر مسئولین ما مردمی

باشند،اگر درد مردم برایشان مهم باشد…

مردم ما مردم خوبی هستند و قدرشناس و مؤمن !

وچه زیبا و با شکوه قدر سردار دل هایشان را دادند.

سلام بر شهیدان?

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس