مصباح

  • خانه 

معرفتی

21 خرداد 1401 توسط مهري قاسمي

???????

✍✨کسی می گفت:

در بیمارستان نوزاد مُرد و آن را به پدرش دادند که دفنش کند، من نیز همراه او سوار ماشین شدم و به سوی قبرستان حرکت کردیم ….

?او نوزادش را در آغوش گرفته بود و نگاهش می کرد ..تا اینکه در راه رفتن به قبرستان، ماشین به خیابانی پیچید و نور آفتاب به داخل ماشین و روی نوزاد افتاد ..

?پدر حرکت عجیبی از خود نشان داد !

سبحان الله، پارچه سفید روی سر خود را در آورد و با آن نوزادش را پوشاند تا آفتاب به او نخورد !

  انگار فراموش کرده بود که فرزندش مرده است .

?از عطوفت و رحمت پدر نسبت به فرزندش؛ بغضم ترکید و گریه کردم .

و معنی این آیه را خوب فهمیدم و تکرارش می کردم

﴿.. و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا ﴾

بگو :  پروردگارا ! به آنان رحمت آور، همانگونه که مرا در کودکی پرورش دادند 

?پدر و مادر می توانند همزمان ده کودکشان را دوست داشته باشند 

و به آنها توجه کنند اما ده پسر نمی توانند از یک پدر یا یک مادر مراقبت کنند.

اللهم اجعل عاقبه امورنا خیرا ????

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس