مصباح

عالمی مشغول نوشتن با مداد بود.

کودکی پرسید: چه می نویسی؟

عالم لبخندی زد و گفت: مهم تر از نوشته هایم، مدادی است که با آن می نویسم. 

می خواهم وقتی بزرگ شدی مثل این مداد بشوی!

پسرک تعجب کرد! چون چیز خاصی در مداد ندید.

عالم گفت پنج خصلت در این مداد هست. سعی کن آن ها را به دست آوری:

اول: می توانی کارهای بزرگی کنی، اما فراموش نکن دستی وجود دارد که حرکت تو را هدایت می کند و آن دست خداست!

دوم: گاهی باید از مداد تراش استفاده کنی، این باعث رنجش می شود، ولی نوک آن را تیز می کند. پس بدان رنجی که می برى از تو انسان بهتری می سازد!

سوم: مداد همیشه اجازه می‌دهد برای پاک کردن اشتباه از پاك كن استفاده کنی؛ پس بدان تصحیح یک کار خطا، اشتباه نیست!

چهارم: چوب مداد در نوشتن مهم نیست؛ مهم مغز مداد است که درون چوب است؛ پس همیشه مراقب درونت باش که چه از آن بیرون می آید!

پنجم: مداد همیشه از خود اثری باقی می گذارد؛ پس بدان هر کاری در زندگی ات مى كنى، ردی از آن به جا مى ماند؛ 

پس در انتخاب اعمالت دقت کن!

 چه کسی دین ندارد؟؟؟؟

قال سمعت ابا جعفر محمدبن علی علیه السلام، یقول : لاَ دِينَ لِمَنْ دَانَ بِطَاعَةِ مَنْ عَصَى اَللَّهَ وَ لاَ دِينَ لِمَنْ دَانَ بِفِرْيَةِ بَاطِلٍ عَلَى اَللَّهِ وَ لاَ دِينَ لِمَنْ دَانَ بِجُحُودِ شَيْءٍ مِنْ آيَاتِ اَللَّهِ .( الكافي : 2/373/4 .)

 دین داری کار مشکلی است ، الزاماتی دارد ، تقیّداتی دارد، این که می فرماید : « لا دین » معنایش این نیست که کسی که این خصوصیات را دارد به طور کلی بی دین است . منتهی آن دینی که می‌تواند انسان را به مقامات برساند آن دین نیست. لا دین ، چه کسی دین ندارد⁉️

 لِمَنْ دَانَ بِطَاعَةِ مَنْ عَصَى اَللَّهَ ؛ من دان، یعنی گردن نهادن، مطیع شدن. می فرماید: دین ندارد ، کسی که گردن بنهد به کسی که خدا را معصیت می کند. - یک آدم گنهکار را بگذاریم رأس کار و از او اطاعت کنیم!- همین یک جمله کافی است که جامعه ای را نجات بدهد. همه غیر از معصومین از آنها گناه سر می زند ولی فرق می کند با آن افرادی که ملتزم به دستورات الهی نیستند.

✅ دوم : وَ لاَ دِينَ لِمَنْ دَانَ بِفِرْيَةِ بَاطِلٍ عَلَى اَللَّهِ . دین ندارد آن کسی که تهمت و افترا به خدا می زند را انسان بپذیرد و از او اطاعت کند.-گفتنش آن قدر اهمیت ندارد ولی دنبالش راه افتادن اهمیت دارد.- این یکی از مشکلات جوامع اسلامی و دینی است، آدمی که کارشناس است ممکن است یک وقت اشتباه کند، این افتراء بستن به خدا نیست ، بلکه بدون مراجعه به مبانی است. این استثناء شده است.

✅ سوم : وَ لاَ دِينَ لِمَنْ دَانَ بِجُحُودِ شَيْءٍ مِنْ آيَاتِ اَللَّهِ . دین ندارد کسی دنباله روی کند به حرف کسی که یکی از آیات خدا را انکار کند ؛ بگوید بنده حجاب الهی را قبول ندارم . حجاب الهی یکی از آیات الهی است.

[ شرح حدیث از امام خامنه ای (مدظلّه العالی )  1396 ]

💠 وظیفه منتظران

🔸 عید سعید و بزرگ و خجسته نیمه ‌شعبان را به پیشگاه آن حضرت و عموم علاقمندان قرآن و عترت و شما فرهیختگان و مؤمنان تهنیت عرض می ‌کنیم و از ذات أقدس الهی مسئلت می ‌کنیم، بهترین عیدی ما را حفظ نظام ما و کشور ما و دولت و ملت و مملکت و رهبر ما و همه عزیزان و علاقمندان به قرآن و عترت قرار بدهد!

🔸 کسانی که منتظر ظهور آن وجود مبارک هستند، باید برنامه ‌های آن حضور و ظهور را فراهم بکنند. برنامه ‌های آن حضرت بر اثر اختلاف درجات ایمانی مردم در سؤال ‌های مختلف مطرح شد و ائمه (عَلَیهِمُ السَّلام) جواب ‌های گوناگون دادند. بعضی از مؤمنین از ائمه (عَلَیهِمُ السَّلام) سؤال کردند وظیفه ما در عصر غیبت که منتظر ظهور آن حضرت هستیم چیست؟ فرمود حداقل این است که «لِیعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً»؛[1] هر کدامتان یک تیر را آماده کنید که حضرت آمد، یاری کند؛ این مرحله مجاهدان در جهاد اصغر هست، رزمندگان در جهاد اصغر هست، این در روایات ما هست. اما آن کار مهمی که حوزه‌ها و دانشگاه‌ ها باید انجام بدهند، مسئله عقل است.

🔸 مستحضر هستید که عقل دشمن دارد، علم دشمن ندارد، چون جهل در قبال عقل است نه در قبال علم، خود علم گاهی ابزار دشمن است. علم یعنی باسواد بودن، این دست چه کسی باشد مهم است! گاهی خود علم دست یک آدم جاهل است. بیان نورانی حضرت امیر (سَلامُ الله عَلَیه) این است که «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ [لَمْ ینْفَعْهُ‏] لَا ینْفَعُه‏»؛[2] ـ این بیان نورانی حضرت است در نهج البلاغه ـ یعنی یک عالم درس‌خوانده ‌ای است که تمام علم و سوادش را در راه گناه صرف می ‌کند. علم دشمن ندارد، خود علم ابزار دشمن است؛ عقل است که دشمن دارد، «العقل مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَان وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجنان».[3] عقل آن نیروی توانمندی است که زانوبند وهم و خیال در بخش نظر، زانوبند شهوت و غضب در بخش عمل در دست اوست. اصلاً عقل را عقل گفتند، برای اینکه «بیده العقال»؛[4] آن آدم عاقل این عقال در دست اوست و زانوی وهم و خیال را عقال می ‌کند، آزادانه و حکیمانه استدلال می‌ کند و بدون مغالطه به مقصد می‌ رسد. 

🔸 در بخش عمل دستورهای الهی را گرامی داشتن، یک عقال ویژه ‌ای است که به دست اوست تا دو زانوی شهوت و غضب را عقال کند، مزاحم عقل عملی نشوند. حالا چکاری حضرت می‌ کند! این روایت بیست و یکم همان جلد اول اصول کافی است: «وَضَعَ اللَّهُ یدَهُ عَلَی رُءُوسِ الْعِبَاد»؛[5] عقل مردم کامل می‌ شود. آن وقت این هفت میلیارد الآن اگر 313 صحابی مانند امام داشته باشد، اداره‌ آن خیلی آسان است. وظیفه همه مخصوصاً حوزویان و دانشگاهیان عاقل شدن است. عاقل نه بی ‌راهه می‌رود، نه راه کسی را می ‌بندد، راحت است. غرض این است حضرت که ظهور می‌ کند بهترین ره آورد آن عقل مردم است. جامعه را عقل اداره می‌ کند.

🔸 بهترین یاری حوزه و دانشگاه نسبت به ظهور حضرت، عاقل شدن است. مردم هم وقتی ببینند یک عده عاقل دارند اداره می‌ کنند کشور را، عاقل دارند حرف می ‌زنند، دنبالش راه می ‌افتند؛ حالا چند نفر اگر بی ‌راهه رفتند گفت: «آتش که را بسوزد گر بولهب نباشد»،[6] آنها مهم نیست. ما وظیفه ‌مان این است.

🔸 بنابراین امروز که روز میلاد پُر برکت آن ذات مقدس است، بهترین عرض ادب به آنها این است که آدم شاگردی آنها را قبول کند، از علوم اینها استفاده کند، از دستورات اینها استفاده کند. الآن ما در کنار سفره امام و شهدا نشسته‌ایم، بهترین دوران برای معارف الهی و نشر احکام الهی است. هیچ دوره ‌ای به این عظمت نبود و نیست! همه ما سعی کنیم که ـ إِن شَاءَ اللَّه ‏ـ این دوره را، این نظام را، این موقعیت را حفظ کنیم تا هم ـ إِن شَاءَ اللَّه ‏ـ خودمان به مقصد برسیم، هم عده‌ ای را به مقصد برسانیم.

[1]. بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج‏52، ص366.

[2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، حکمت107.

[3]. الکافی(ط ـ الإسلامیه)،ج1، ص11.

[4]. ر. ک: تحف العقول، ص15؛ «فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم إِنَّ الْعَقْلَ عِقَالٌ مِنَ الْجَهْل‏».

[5]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص25.

[6]. اشعار منتسب به حافظ، «در کارخانهٴ عشق از کفر ناگزیر است ٭٭٭ آتش که را بسوزد گر بولهب نباشد».

#حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی

📚 سخنرانی عمومی در روز نیمه شعبان

 تاریخ: 1397/02/12

 معناي انتظار چيست و با معنايي كه براي انتظار شده، آیا ما منتظر امام زمان علیه السلام هستیم؟

برای واضح شدن معنا، مثالی میآوریم.

شخصي مسافرت رفته است، پدر، مادر و خانوادهاش منتظرش هستند. اين را منتظر ميگويند، همچنین شخصی كه مريض است و مداوا ميكند، منتظر است بهتر شود. اينها را ميگويند منتظر. او منتظر بچهاش است و دیگری، منتظر صحتش. معناي انتظار، يعني اين وضعي كه الآن هست را دوست ندارم و وضع بهتري را ميخواهم. حاضر نيستم به فراق بچهام مبتلا بشوم. ميخواهم وصال باشد. مريض، حاضر نيست هميشه به اين حال مرض زندگي بكند. ميخواهد صحت داشته باشد.

پس معناي انتظار اين است كه از وضع فعلي راضي نيستم و وضع بهتري را منتظر هستم. اين، معناي انتظار است.

💎 پیامبر_اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) :

🔸 أحسَنُ النّاسِ أيمانا أحسَنُهُم خُلُقا وألطَفُهُم بِأَهلِهِ، وأنا ألطَفُكُم بِأَهلي .

🔹 نيكْ ايمان ترينِ مردمان ، كسى است كه خوش اخلاق ترينِ آنها باشد و با خانواده اش مهربان تر باشد ، و من ، مهربان ترين شما با خانواده ام هستم .

📚 عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج 2 ص 38 ح 109