مصباح

  • خانه 

اعتقادی

05 اردیبهشت 1396 توسط مهري قاسمي

حضرت آیه الله مجتهدی تهرانی می فرمایند:

ذکر صلوات و خواندن سوره ” اذا وقعت الواقعه” برای کسب روزی, خوب است.

 شب ها این سوره را بخوانید:

 هر شب این سوره را در نماز و تیره بخوانید.

نماز و تیره دو رکعت نماز ناغله عشاء است که در آن بجای سوره قُل هُوَ اللهُ اَحَد  سوره إذا وَقعَتِ الواقِعه را میخواندند.

شب های جمعه مقیّد باشید که سوره واقعه را بخوانید. صلوات بسیار بفرستید و به این مطالب توجه کنید. باشد که إن شالله برای روزی مفید است.

 نظر دهید »

رسم صلوات فرستادن

05 اردیبهشت 1396 توسط مهري قاسمي

حضرت آیة الله شیخ رضا استادی:

« پیامبر (ص) برا این که همیشه اهل بیت (ع) مطرح باشند فرموده است رسم صلوات فرستادن بر من، این است که هر کس بر من صلوات میفرستد باید آل من را هم اضافه کند. 

و بگوید:

«أللهم صل علی محمد و آل محمد».

  ما میبینیم در آن جوامع [ اهل سنّت] با این گفتار پیامبر (ص) دو نوع بر خورد شده است.

 1- یکی اینکه فقط پیامبر (ص) گفته میشود و اصلا آل را حذف کنند و میگویند « صلی الله علیه و سلم»

 2- اگر آل را هم به آن اضافه میکنند « صحابه » را هم به آن بچسپانند.

⁉️⁉️چرا؟ پیامبر (ص) فرموده است که باید من باشم و اهل بیت؟

اما یا اهل بیت را حذف میکنند یا اگر اهل بیت را می آورند صحابه را هم اضافه میکنند.

اینها صحابه را در مقابل اهل بیت (ع) مطرح می کردند تا شخصیت تراشی کنند».

 نظر دهید »

عبادی

05 اردیبهشت 1396 توسط مهري قاسمي

💢 از فرمایشات گُهر بار حاج آقا فرحزاد👇👇

خیلی خوب است که انسان همه چیزش را از خدا بخواهد. به بچه ها یاد بدهید که با خدا صحبت کنند.

سر جانماز وقتی که نماز خوانده شد، سریعاً از سر سجاده بلند نشوید. کمی با خدا حرف بزنند. 

بگویند: 

 🍀خدایا، تمیزم کن

 🍀زیبایم کن

 🍀خوش اخلاقم کن

یک چیزی بگویند. این دعا ها زود مستجاب میشود یا برای خودشان یا برای پدر و  مادرشان و یا برای هر دو.

اگر هنوز ظرف خودشان نمی تواند دعاها را بگیرد، دعا برای پدر و مادرشان مستجاب می شود.

 نظر دهید »

اعتقادی

05 اردیبهشت 1396 توسط مهري قاسمي

​🌷 زی طلبگی

حسين بن علوان گويد: در مجلسى نشسته بوديم كه دانش مى‏آموختيم و هزينه سفر من تمام شده بود؛ يكى از رفقا به من گفت: براى اين گرفتاري‌ات به چه کسی اميدوارى؟  گفتم: به فلانى.  

گفت: پس به خدا قسم كه حاجتت برآورده نشود و به آرزويت نرسى، و مرادت حاصل نشود، گفتم: تو از كجا این را دانستى خدايت رحمت كناد؟

گفت: امام صادق عليه السّلام بمن حديث فرمود كه: در بعضی از مکتوبات خوانده است كه خداى تبارك و تعالى مي‌فرمايد: به عزت و جلال و بزرگوارى و رفعتم بر عرشم سوگند كه آرزوى هر كس را كه به غير من اميد بندد، با نااميدى قطع مي‌كنم و نزد مردم بر او جامه خوارى مي‌پوشانم، و او را از تقرب خود مي‌رانم و از فضلم دور مي‌كنم.
 او در گرفتاري‌ها به غير من آرزو مى‏بندد، در صورتى كه گرفتاري‌ها به دست من است؟! و به غير من اميدوار مى‏شود و در فكر خود درِ خانه‌ی غیر مرا مي‌كوبد؟! با آنكه كليدهاى همه درهاى بسته نزد من است و درِ خانه‌ی من براى كسى كه مرا بخواند باز است! 

 كيست كه در گرفتاري‌هايش به من اميد بسته و من اميدش را قطع كرده باشم؟! كيست كه در كارهاى بزرگش به من اميدوار گشته و من اميدش را از خود بريده باشم؟! من آرزوهاى بندگانم را نزد خود محفوظ داشته ولی آنها به حفظ و نگهدارى من راضى نگشتند و آسمان‌هايم را از كسانى كه از تسبيحم خسته نشوند (فرشتگان) پر كردم و به آنها دستور دادم كه درهاى ميان من و بندگانم را نبندند ولى آنها به قول من اعتماد نكردند!

 مگر آن بنده نمي‌داند كه چون حادثه‏اى از حوادث من او را بكوبد، كسى جز به اذن من، آن را از او برندارد. پس چرا از من روى‏گردان است؟! من با وجود و بخشش خود آنچه را از من نخواسته به او مي‌دهم سپس آن را از او مي‌گيرم، و او برگشتش را از من نمي‌خواهد و از غير من مي‌خواهد؟! او در باره من فكر مي‌كند كه ابتدا و پيش از خواستن او عطا مي‌كنم، ولى چون از من بخواهد به سائل خود جواب نمي‌گويم؟! 

 مگر من بخيلم كه بنده‏ام مرا بخيل مي‌داند؟! مگر هر جود و كرمى از من نيست؟! مگر عفو و رحمت دست من نيست؟! مگر من محل آرزوها نيستم؟! پس كه مي‌تواند آرزوها را پيش از رسيدن به من قطع كند [كه مي‌تواند آرزوها را جز من قطع كند] آيا آنها كه به غير من اميد دارند نمي‌ترسند؟ (از عذابم يا از بريدن آرزوي‌شان‏ يا از مقام قربم يا از قطع نعمت‌هايم از آنها) 

 اگر همه اهل آسمانها و زمينم بمن اميد بندند، و به هر يك از آنها باندازه اميدوارى همه دهم، به قدر عضو مورچه‏اى از ملكم كاسته نشود، چگونه كاسته شود از ملكى كه من سرپرست او هستم؟! پس بدا به حال آنها كه از رحمتم نوميدند، و بدا به حال آنها كه نافرمانيم كنند و از من پروا نكنند.

منبع: الكافي / جلد 2 / كتاب الإيمان و الكفر‏‏ / بَابُ التَّفْوِيضِ إِلَى اللَّهِ وَ التَّوَكُّلِ عَلَيْه‏ 

 نظر دهید »

اصولی

05 اردیبهشت 1396 توسط مهري قاسمي

​📚اخذ قید قصد قربت در امر

امر تعبّدی امری است که سقوط آن مشروط به قصد قربت است. قصد قربت نیز به قصد امتثال امر تفسیر شده و همین منشأ جریان این اشکال معروف در امر تعبّدی گردیده که: در امر تعبدی قصد قربت معتبر است. قصد قربت به معنای قصد امتثال امر است و تا امری وجود نداشته باشد، امتثال امر نمی‌تواند وجود داشته باشد. پس  قصد قربت متوقف بر امر است. از سوی دیگر، خطاب به امر تعبّدی متوقّف بر تصوّر موضوع و متعلّق امر من جمله قصد امتثال امر است. در نتیجه خطاب به امر تعبّدی مستلزم دور می باشد…. 

پاسخ‌های مختلفی به این اشکال بیان شده که در این نوشتار تنها به تبیین و حلّ نقاط مبهم بهترین پاسخ پرداخته خواهد شد.

👈شرط واجب بودن قصد قربت

اصلی‌ترین پاسخی که به اشکال دور بیان شده آن است که قصد قربت شرط واجب است و امر متوقّف بر وجود ذهنی شرط واجب است نه بر وجود خارجی شرط واجب. مثلا صلاة به شرط طهارت حدثیه واجب شده است. در این مثال فعلیت امر به صلاة، متوقف بر وجود ذهنی و تصور تمام شرائط صلاة من جمله طهارت است اما متوقف بر وجود خارجی طهارت نیست بلکه با فعلی شدن امر به صلاة تحصیلا لامر الشارع، تحصیل طهارت نیز لازم می شود.

البته این بیان در شرط وجوب جاری نیست زیرا هر چند در مقام جعل، امر متوقف بر تصوّر شرط وجوب است نه خارجیت شرط وجوب اما در مرتبه فعلیت وجوب، فعلیت وجوب متوقّف بر تحقق شرط وجوب است و شرط وجوب نمی تواند متوقف بر فعلیت وجوب باشد.

👈اشکال: بازگشت شرطیت قصد قربت به شرط وجوب

در اشکال به بیان شرط الواجب دانستن قصد قربت بیان شده: هر چند قصد قربت شرط واجب است اما قدرت بر شرط واجب، شرط وجوب است و باید در خارج تحقّق داشته باشد تا امر فعلی شود. پس فعلیت وجوب متوقف بر قدرت بر قصد قربت است و قدرت بر قصد قربت متوقف بر وجوب است.

👈پاسخ اول: شرط تکلیف، قدرت از غیر ناحیه امر

شهید صدر در مقام جواب تقریب کرده است: قدرت هر چند شرط تکلیف است اما شرطی عقلی برای تکلیف بوده و با دلالت لفظی اثبات نشده است. به همین  جهت منقّح موضوع قدرت، عقل است و از نظر عقلی مانع از تکلیف، عجز از سایر جهات غیر از جهت امر است. اگر از سایر جهات منهای جهت امر، عجز وجود داشته باشد، تکلیف نمی تواند فعلی شود. ولی اگر از سایر جهات عجز وجود نداشته باشد، تکلیف فعلی است.  

👈پاسخ دوم: قدرت شرط تکلیف است و لو به ملاحظه امر

ظاهر پاسخ شهید صدر به نظر تام نیست. آیت الله شبیری زنجانی تعبیر دقیق تری از پاسخ دارند که امکان دارد کلام شهید صدر نیز به آن بازگشت داشته باشد.  ایشان بیان می کنند: قدرت با ملاحظه امر، شرط تکلیف است. کلام ایشان را باید این گونه توضیح داد که قدرت حین العمل شرط تکلیف است هر چند قدرت بر تکلیف، با فعلیت امر ایجاد شود. مثلا اگر فرض شود شخصی با نبود امر، قدرت بر ادای حج ندارد اما امر به حج و وجوب آن باعث شود قدرت روحی و روانی در او ایجاد شده و سختی های حج را به جان بخرد، همین میزان قدرت، در قدرت بر تکلیف کافی است. بر عکس نیز در صورتی که بدون امر قدرت بر تکلیف باشد اما با امر عجز از تکلیف حاصل شود و نفس وجوب مثلا به علّت وسواسی بودن موجب عجز از عمل باشد، عمل به علت عجز واجب نخواهد بود….

✅خلاصه پاسخ

قدرت تعلیقی بر قصد امر، شرط فعلیت تکلیف است به این معنا که «لو صار التکلیف فعلیا لکان العبد قادرا» و تفاوتی نمی کند قدرت از سابق بوده یا با خود امر ایجاد شود. از طرف مقابل ایجاد قدرت متوقف بر فعلیت تکلیف است. در نتیجه هیچ مشکل دور یا مشکل «ما یکون فی الرتبه المتقدم یکون فی الرتبه المتأخر»، ایجاد نمی شود. همانگونه که بیان شد، کلام شهید صدر فی نفسه تامّ نیست و صرف قدرت از سایر جهات، کافی در فعلیت تکلیف نیست زیرا اگر از سایر جهات قدرت داشته باشد و با نفس امر، همین قدرت از سایر جهات سلب شود – در مثال وسواسی که بیان شد- فعلیت تکلیف صحیح نیست.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 1047
  • 1048
  • 1049
  • ...
  • 1050
  • ...
  • 1051
  • 1052
  • 1053
  • ...
  • 1054
  • ...
  • 1055
  • 1056
  • 1057
  • ...
  • 1070
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس