اخلاقی
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
✍آیتالله مجتبی تهرانی رحمه الله علیه
🔹علمای اخلاق وقتی وقاحت و بیشرمی را تعریف میکنند، میگویند: «وقاحت عبارت است از عدم مبالات نفس نسبت به ارتکاب محرمات شرعیه». به تعبیر عرفی یعنی پررویی. اگر انسان کاری که از نظر عقل و شرع زشت است را انجام دهد و اصلاً به روی خودش هم نیاورد و برایش اهمیت نداشته باشد، چنین فردی انسان پررو و بیحیایی است. برای چنین شخصی از نظر دورن ذرهای ناراحتی ایجاد نمیشود. بنابراین یک نفر که میگوید: من معتقد به معاد و نبوت و توحید هستم، در عین حال گناه میکند و از درون هم هیچ ناراحتی برایش ایجاد نمیشود، منشأ آن، عدم مبادلات نفس و بیحیایی است. حالا چه شده که او بیحیا شده، بحث مفصلی است.
🔹بیحیایی سر سلسله شرارتها: روایات مختلفی در جوامع روایی ما آمده که بیحیایی را ریشه گناهان و بیبند و باریها عنوان کرده است. روایتی میفرماید: «القحة عنوان الشرّ»؛ روایت میفرماید: اگر بخواهی برای شرور، یک تیتر و به تعبیری یک اسم بگذاری، آن بیحیایی است. بنابراین همه شرور زیرمجموعه بیحیایی است. روایت دیگری که خیلی روشنتر است، میفرماید: «رأس کلّ شرّ القحة»؛ یعنی سرآمد هر شری بیحیایی است.
🔹روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که فرمودند: «الحیاء هو الدین کلّه»؛ با این سخن پیامبر بحث ما کامل میشود که اساساً شاکله دین را حیا تشکیل میدهد. اگر حیاء باشد، انسان در جهت صلاح و دینداری گام برمیدارد وگرنه شخص بیحیا نه انسان است و نه متدین. دست او از هر دو خالی است. تمام گناهان از همین بیحیایی نشأت میگیرد.