✍فاطمه و شباهت او به رسول خدا
🌺🍃شباهت و مشابهت هر دو به معنای مانند بودن است و مانند بودن اشیاء و موجودات نیز ممکن است به چند گونه لحاظ گردد:
- شباهت در قیافه و چهره.
- شباهت در افعال و حرکات.
- شباهت در اخلاق و صفات.
- شباهت در آفرینش.
💚🍃این نوع مشابهت ها ممکن است به نحو شدت و ضعف در بین موجودات باشد؛ شباهت در صورت و چهره، در حرکات (نحوه راه رفتن، سخن گفتن، خوردن و…) در نوع صفات حسنه و غیره (سخاوت، شجاعت، مدارا کردن، صبر و…) و در یکسان بودن شرایط خلقت در تکوین (که مانند بودن در آفرینش را به دنبال دارد) شباهتهایی هستند که کم و بیش در میان موجودات مشاهده می شوند.
💙🍃قسم دیگری از شباهت وجود دارد که آن شباهت دو یا چند روح است به نحوی که در مرتبه عالی هستی دارای وحدت هستند. و به عبارت دیگر آفرینش یک روح و وجود از وجود دیگری در بردارنده شباهت ذاتی است به نحوی که می توان دو شخص را یک شخص لحاظ کرد، و شاید در کمتر موجودی بتوان یافت که در تمام جهات چهارگانه فوق با هم مشابهت داشته باشند و می توان تا حدی به شناخت آنان پی برد، ولی قسم پنجم از شباهت را جز راسخون در علم نمی دانند. فاطمه سلام اللَّه علیها در تمام جهات به رسول اللَّه«ص»شباهت داشت.
💛🍃از ام سلمه روایت شده است که گفت: فاطمه سشبیه ترین مردم از حیث سیما و چهره به پیامبر«ص»بود.
بیان ام سلمه بیانگر مانند بودن ظاهری است، شبیه بودن دختر به پدر یک امر طبیعی است.
و نیز از ام سلمه روایت است که: فاطمه «س» شبیه ترین مردم در صورت و خلقت و سیرت به رسول اللَّه«ص»بود.
💜🍃در این بیان، سه جهت از شباهت را بیان کرده است، اگر چه شباهت در سیرت دربردارنده دو جهت است:
1- مانند بودن در نحوه رفتار. 2- مانند بودن در نحوه صفات و اخلاق.
❤️🍃پیامبر«ص»فرمودند: ای سلمان! خداوند مرا از برگزیده نورش آفرید و مرا خواند پس اطاعت کردم و از نور من علی را آفرید پس او را خواند، او اطاعت کرد. و از نور من و علی، فاطمه را آفرید پس او را خواند، او اطاعت کرد… .
رسول خدا«ص»فرمودند: فاطمه روح من است آن روحی که بین دو پهلوی من هست.
🌸🍃شخص وجود فاطمه مشابهت به شخص وجود پیامبر«ص» دارد؛ مشابهتی حقیقی و جوهری است نه عارضی و ظاهری و در حدود صفات اخلاقی، بلکه این گونه شباهت فرع آن شبیه بودن است. این وجود همان وجود است و این نور همان نور می باشد و این جسم و گوشت و پوست و خون همان جسم و گوشت و پوست و خون است.
📚منابع:
احقاق الحق، ج 10، ص 184.
بحارالانوار، ج 43، ص 39.