مصباح

  • خانه 

تربیتی

26 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

🔸فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی امام حسن مجتبی

🔹کسی که نفس او گرامی و بزرگوار باشد، جدایی و ناسازگاریش با مردم کم باشد. دوری از شهوات و دنیا نیز از سایر آثار کرامت نفس است. اگر کرامت نفس فقط همین چند فایده را به دنبال داشته باشد، برای سعادت و هدایت انسان ها کافی است. 

🔹به همین دلیل، برای گسترش این فضیلت اخلاقی باید تلاش های لازم صورت بگیرد و از فرصت های به وجود آمده بهترین بهره را برد. عزت و احترام به خود و دیگران یکی از این راه هاست.

🔹امام حسن (ع) این احترام و اکرام را خیلی ساده و در حالت عادی زندگی رعایت می کردند و به دیگران هم می آموختند که به راحتی می توان با مردم رفتار سالم داشت و با این کار هم به دیگران محبت کرد و هم ادب و احترام دیگران را جلب کرد.

🔹روزی امام در مجلسی نشسته بودند؛ مردی وارد شد و نشست. امام فرمودند: «إنک جلست إلینا علی حین قیام منا أ فتأذن؟»"تو زمانی نشستی که ما قصد رفتن داشتیم آیا اجازه می دهی ما برویم؟” در این رفتار امام، شخصیت طرف مقابل و جایگاه اجتماعی و یا مال و ثروتش مهم نبوده بلکه آن حضرت به عنوان فردی مسلمان به او توجه و احترام کرده است.

🔹رواج چنین تفکر و رفتارهایی در جامعه، میزان کرامت انسان ها را افزایش می دهد و به تبع، فرهنگ سالمی در جامعه حاکم می شود که در آن همه به واسطه انسان بودن دارای احترام و جایگاه اجتماعی هستند. این خود باعث احساس امنیت اجتماعی می شود.

🔹سبک فرهنگی امام مجتبی (ع) می تواند سرمشق افرادی قرار گیرد که به فرهنگ دینی دل بستگی دارند و خود را به گسترش و اشاعه فرهنگ اسلام موظف می دانند. 

🔹جامعیت سبک زندگی فرهنگی امام حسن (ع) به گونه ای بود که هم می تواند برای خواص و هم برای عامه مردم الگو باشد.

 نظر دهید »

تربیتی

26 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

 قصه ای هست که واقعی یا تخیلی 

بودنش را نمیدانم؛ میگویند توی جیبِ 

کسی که با پرت کردن خودش از روی پل خودکشی کرده، کاغذی پیدا شده که نوشته بوده: از خانه راه می‌افتم، اگر توی راه 

کسی به من لبخند زد، منصرف میشوم، در غیر اینصورت خودم را خواهم کشت. وقتی من بچه بودم هنوز سوپرمارکت‌های بزرگ نبود، هنوز هیچ بقالی‌ای آب معدنی نداشت، مرکز خریدی نبود که آب سردکن داشته باشد و سر هر کوچه پارک نبود که بین سبزه‌هاش شیر آب آشامیدنی گذاشته باشند. اهالی محل، سر بعضی از کوچه‌ها کلمن آب میگذاشتند با یک لیوان پلاستیکی قرمز یا استیل، که آن هم همیشگی نبود. رهگذری اگر تشنه میشد، باید در یکی از خانه‌ها را میزد و یک لیوان آب می‌خواست. “یک لیوان آب” در فرهنگ مردم آن زمان، یک لیوان آب نبود، ثواب سیراب کردن بود، کسی که در میزد و آب میخواست یک رهگذر تشنه نبود، بهانه ثواب کردن بود. همیشه این آبها تمیز، خنک، توی سینی و بشقاب و با “لبخند” برده میشد. 

امروز یک عکس از آن دوران دیدم با 

خودم گفتم شاید خیلی از کسانی که در خانه‌ای را میزدند و آب میخواستند، تشنه نبودند، تشنه‌ی آب نبودند، غریبه‌های تنهایی بودند که مهری را طلب میکردند که پهلوی آب می‌آمد، توجهی را می‌خواستند که وقت سر کشیدن آب و بالا و پایین شدن سیبک گلو می‌دیدند، و دلشان پر می‌کشید برای “نوش جانِ “بعد از ” دست شما درد نکنه” و یا برای لبخندی که وقت گذاشتن لیوان توی بشقاب، دشت  میکردند. و بعد در خانه که بسته میشد، سبک میشدند، حال خوبی داشتند از دیده شدن، 

کامشان شیرین میشد از طعم لطف و از بودن.

غریبه‌های تنهای این روزها چطور مهر 

طلب کنند؟ 

گاهی بی‌دلیل، بی‌درخواست، به دیگران 

مهر بدهیم. شاید یک لبخند گذرا، آب 

خنکی باشد که آتش درون کسی را 

خاموش کند و بهانه‌ای باشد که لااقل این 

بار خودش را از پل پایین نیندازد.

 نظر دهید »

معرفتی

26 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

⭕️میدونستید نامه معروف “چارلی چاپلین به دخترش” ساخته و پرداخته یک روزنامه نویس ایرانی بوده و واقعیت نداشته؟😐

ماجرا به سال های دهه پنجاه در تحریریه مجله «روشنفکر» برمی گردد. 

فرج اله صبا یکی از روزنامه‌نگاران دهه پنجاه می‌گوید: «سی و چند سال پیش در مجله روشنفکر تصمیم گرفتیم به تقلید فرنگی ها ما هم ستونی راه بیندازیم که در آن نوشته های فانتزی به چاپ برسد. به هر حال می‌خواستیم طبع آزمایی کنیم. این شد که در ستونی، هر هفته، نامه هایی فانتزی به چاپ می رسید. آن بالا هم سرکلیشه فانتزی تکلیف همه چیز را روشن می کرد. بعد از گذشت یک سال دیدم مطالب ستون تکراری شده. یک روز غروب به بچه ها گفتم مطالب چرا این قدر تکراری اند؟»

گفتند: «اگر زرنگی خودت بنویس! خب، ما هم سردبیر بودیم. به رگ غیرت مان برخورد و قبول کردیم. رفتم توی اتاق سردبیری و حیران و معطل مانده بودم چه بنویسم که ناگهان چشمم افتاد به مجله ای که روی میزم بود و در آن عکس چارلی چاپلین و دخترش چاپ شده بود. همان جا در دم در اتاق را بستم و نامه ای از قول چاپلین به دخترش نوشتم. از آن طرف صفحه بند هم مدام فشار می‌آورد که زود باش باید صفحه ها را ببندیم. آخر سر هم این عجله کار دستش داد و کلمه “فانتزی” از بالای ستون افتاد. همین شد باعث گرفتاری من طی این همه سال شد.»

بعد از چاپ این نامه است که مصیبت شروع شد: «آن را نوار کردند، در مراسم مختلف دکلمه اش می کردند، در رادیو و تلویزیون صد بار آن را خواندند، جلوی دانشگاه آن را می فروختند، هر چقدر که ما فریاد کشیدیم آقا جان این نامه را چاپلین ننوشته کسی گوش نکرد. بدتر آنکه به زبان ترکی استانبولی، آلمانی و انگلیسی هم منتشر شد. حتی در چند جلسه که خودم نیز حضور داشتم باز این نامه را خواندند و وقتی گفتم این نامه جعلی است و زاییده تخیل من است، ریشخندم کردند که چه می گویی؟ ما نسخه انگلیسی اش را هم دیده ایم!»

این نامه حتی در کتاب «مساله حجاب» استاد شهید مرتضی مطهری یا یکی از آثار استاد محمد رضا حکیمی مورد استناد قرار گرفته و آن قدر شهرت یافت که برخی از مغازه داران نیز آن را در معرض دید مشتریان خود قرار داده اند و هنوز هم دیده می شود. متنی اخلاقی که نگاه شرقی در آن کاملا هویداست.

فرج الله صبا توضیح داد از مشاهده عکس مشهور «ولگرد» - چارلی در کنار یک دختربچه- این ایده به ذهن او آمد و در شماره بعد هم قصد توضیح داشته ولی به سفر می رود و تکذیب های بعدی کارگر نمی افتد و بعدتر از تکرار تکذیب های خود خسته شد و دیگر پی گیری نکرد.

 نظر دهید »

تربیتی

24 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

📚علی علیه السلام و ابن ملجم

نزد امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمد و از ایشان، اسبِ قرمزِ خوش‌ رنگی خواست.

حضرت هم به او هدیه داد، بی‌ چشم داشت و کریمانه.

وقتی سوار بر آن اسب شد و رفت، امیرمؤمنان این شعر را خواند:

«أُریدُ حیاتَهُ و یُریدُ قَتلی، 

عذیرَکَ مِن خلیلِکَ مِن مُرادِ» 

یعنی 

«من برای او حیات و سلامتی را آرزومندم، اما او قصد کشتن مرا دارد».

کسی را از قبیله مراد بیاورید که عذر مرا (در اینکه به بدخواه خود محبت می‌ کنم) بپذیرد.

سپس رو به دوستان خود فرمود به خدا قسم که این مرد قاتل من است!

مردم بارها دیده بودند درستی پیش‌ بینی‌ هایش را، با تعجب پرسیدند پس چرا او را نمی‌ کشی؟

پاسخ داد پس چه کسی مرا بکشد؟

او که دست رد به سینه قاتلش نزد، چگونه ممکن است محبان امیدوارش را ناامید کند؟

 نظر دهید »

فقهی

24 اردیبهشت 1399 توسط مهري قاسمي

نشست«کرونا و زیست فقهی»🔻

حجت الاسلام #رضا_اسلامی:

🔹از عجایب روزگار است که برای نخستین مرتبه در تاریخ تشیع حرم امام رضا (ع) بسته شده است، مجوز این امر چیست؟ توجیه فقها چیست؟ حکم اولیه، ثانویه یا حکم حکومتی یا از باب تزاحم است؟

🔹اساس فقه جمع ادله است و ادله‌ای که درباره جایگاه اماکن مقدسه است در واقع اماکن در حد تزئینی نیست؛ خدمت و کارکرد و نقش آنان در احیای دین لایه‌های مختلف دارد و بر اساس تزاحم برخی از لایه‌ها و قسمت‌ها تعطیل می‌شود و اصل آن تعطیل بردار نیست.

حجت الاسلام #مهدی_ابراهیمی:

🔹عمده بحثی که در این مسئله فقه را درگیر می‌کند این است که این بیماری برای انسان ضرر دارد و حکم فقهی آن پیچیده نیست و نیاز به استنباط ندارد. در اینجا علاوه بر ضرر فردی با یک بحث اجتماعی نیز روبرو هستیم که درصد احتمال بزرگ نیست، اما محتمل آن بزرگ است.

🔹تأثیر دعا در جسم و بدن به لحاظ مبانی تجربی اثبات شده است که نمی‌توان با نسخه مکتوب پزشک چنین اثراتی را ایجاد کرد. کرونا نگاه معنوی و معناداری معنوی را در زندگی دینی ما تغییر داد و به همین دلیل ما باید تجدید نظری در فرهنگ فقاهت و زندگی دینی خودمان داشته باشیم.

 حجت الاسلام #مصطفی_دری:

🔹متدینین مناسک زده یکی از چالش های موجود در دوران کرونا است؛ می‌توان گفت که فقها در فرهنگ عمومی و مناسک زده ما مقصر هستند چراکه برای عزاداری‌ها پیاده روی دارند و برای موالید این امر انجام نمی‌شود. 

🔹ما نذر فرهنگی را امر جدیدی می پنداریم چراکه فتوای فقهی نداریم. می‌توان گفت که عوام زدگی در مبانی کلامی وجود دارد که بسته شدن حرم‌ها و شفاخانه بودن مربوط به عوام زدگی کلامی است.

حجت الاسلام #مجتبی_الهی_خراسانی:

🔹آنچه در بحران کرونا بروز کرده است چالش مدیریتی و تدبیری است که در یک پاندمی ضعف مدیریتی در پزشکی و امور مساجد وجود دارد. 

🔹باید پروتکل هائی برای باز بودن مساجد طراحی شود و این ربطی به فقه ندارد، اینها ضعف‌های تدبیر است که نیاز به توسعه آموزش‌های فردی است.

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 950
  • 951
  • 952
  • ...
  • 953
  • ...
  • 954
  • 955
  • 956
  • ...
  • 957
  • ...
  • 958
  • 959
  • 960
  • ...
  • 1070
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس