مصباح

  • خانه 

سیاسی

15 خرداد 1401 توسط مهري قاسمي

???????

✍مفهوم تمدن

همان‌طور که اشاره شد، مفهوم مهم دیگری که مقام معظم رهبری نزدیک به سه دهه است که در دوران رهبری  خودشان بر آن اصرار داشته‌اند مفهوم تمدن بوده است. بعد از امام راحل، ادبیات نوی تمدن‌شان که بخشی از آن معطوف به سلب و نفی تمدن غرب (به­ویژه ابعاد سیاسی و اخلاقی غرب) بود، مفهوم تمدن با یک رویکرد جدیدتر و شاید جدی‌تر در سخنان آیت الله خامنه‌ای ادامه یافت؛ ولی به تدریج و از سال 1370 (1991م)، پس از گذشت یک دهه از پیروزی انقلاب، ادبیات ایجابی و تأسیسی تمدن در سخنان رهبری شکل گرفت. پس از آن نظریه چالش­‌برانگیز هانتینگتون مبنی بر برخورد تمدن­ها (به صورت یک مقاله در سال  1372 (1993م) در آمریکا انتشار یافت و سپس در سال 1375 ش (1996 م) این نظریه در قالب یک کتاب چاپ شد. در سی­‌ام شهریور 1377 (سپتامبر 1998) رئیس جمهور وقت ایران در واکنش به نظریه هانتینگتون، طرح گفتگوی تمدن­ها (در برابر تئوری هانتینگتون) را در سازمان ملل مطرح کرد. در عین حال، گفتمان تمدنی در ادبیات رهبر ایران که از سال 1372 شروع شده بود همچنان ادامه یافت و ایشان (رهبری) با مخاطبان بیرونی و گاه خارجی مسئله گفتگوی تمدن­ها را مورد تأکید قرار دادند و با مخاطبان داخلی بر تأسیس تمدن و فرایند ساخت تمدن تأکید کردند (از سال 1379ش/ 2000 م به بعد). آنچه مقام معظم رهبری از تمدن گفته‌اند و می‌گویند نه برای دادن یک امید واهی به جامعه ایرانی و دنیای اسلام، بلکه برای توجه دادن به ظرفیت‌ها و زمینه‌های تمدنی در ایران از یک سو، و برنامه‌ریزی و برنامه‌سازی برای آینده مترقی ایران به مثابه یک الگوی تمدنی در جهان امروز از سوی دیگر بوده است. 

«مدار تمدنی» در تضاد با «وضعیت ترمیدور» 

از منظر مقام معظم رهبری، انقلاب اسلامی در یک مقیاس چهل ساله‌ی دوم نه تنها در وضعیت تِرمیدور قرار نگرفته و قرار نمی‌گیرد بلکه باید وارد یک مدار دیگری شود که آن مدار، مدار تمدن‌ساز است. مفهوم تِرمیدور را اولین بار کِرین برینتون در کتاب کالبد شکافی چهار انقلاب مطرح کرد. تِرمیدور یعنی بازگشت به شکل بندی های هنجاری، فرهنگی، تمدنی و سیاسی قبل از انقلاب. و حرف برینتون این بود که انقلاب های بزرگ مثل انقلاب انگلیس، انقلاب فرانسه، انقلاب آمریکا، انقلاب روسیه، شکل بندی های هنجاری و فرهنگی و تمدنی و سیاسی اش به قبل از انقلاب برگشتند.تمام بحث رهبری این بود که ما نه تنها در مدار تِرمیدور قرار نداریم و قرار نمی گیریم بلکه به طور اجتناب ناپذیر یک قله های جدیدی را در دستور کارمان قرار خواهیم داد و باید برای آن روز تلاش کنیم.در یک مرحله تاریخی توانستیم امنیت سازی، ثبات، توسعه، رشد اقتصادی و تأمل در ساخت اجتماعی را در داخل کشور شکل بدهیم. در یک دوران تاریخی باید این را بتوانیم از فضای داخلی به عرصه ی منطقه ای و بین المللی تسرّی بدهیم. از نظر رهبری اساسا «مفهوم استکبار، مقابله با استکبار را از سوی مسلمین و مومنین و نظام و انقلاب اقتضا می‌کند؛ آن هم نه به صورت مصلحتی و موسمی و تاکتیکی، بلکه به صورت همیشگی این مقابله وجود دارد. ذات انقلاب این است و تا انقلاب هست، چنین چیزی هم خواهد بود.» 

?(10/08/1368 در دیدار با دانشجویان و دانش‌آموزان)

با توجه به همین نکته می‌توان استمرار تفکر انقلاب و ادبیات انقلاب را در بیانات مقام معظم رهبری دنبال کرد و به درستی آن را درک کرد که چرا ایشان به صورت مداوم از کلید‌واژه‌هایی با بن‌مایه و مضمون «انقلاب» استفاده می‌کند، مانند: «جوان مومن انقلابی» (3 خرداد 1395)، «تفکر انقلابی» (19 دی 11394)، «هندسه انقلاب اسلامی»، «خطوط اساسی و اصول انقلاب اسلامی» (14 بهمن 1394)، «انقلابی ماندن»، «انقلابی فکر کردن»، و «انقلابی عمل کردن» (20 اسفند 1394)، «انقلابی‌گری»، «مهد انقلاب»، و «انقلاب‌زدایی» (25 اسفند 1394)، «تربیت انقلابی»، و «کار انقلابی» (1 اردیبهشت 1395)، «تجربه متراکم انقلاب» و «نیروهای انقلابی» (3 خرداد 1395)، «جریان غیر انقلابی» (14 بهمن 1394 و 25 اسفند 1395)، «هویت انقلابی» (13 اردیبهشت 1395)، «تفکر انقلابی» (25 اسفند 1394). بدین‌سان، «اگر آنچه که واقع شد، ادامه پیدا نکند و تعمیق نشود و تعمیم نیابد… این انقلاب قطعا موفق نبوده و نیست» (1 اسفند 1369). مفهوم انقلاب در ادبیات رهبری و همین طور در ادبیات حضرت امام خمینی ره و شخصیت‌های فکری انقلاب مانند شهید مطهری با ادبیات رایج در مورد انقلاب کاملا متفاوت است و اساسا انقلاب ایران، انقلابی بی‌بدیل و انقلابی شبیه انقلاب اسلامی پیامبر در صدر اسلام است. بدین‌سان، پاسخ ضد ترمیدوری رهبر انقلاب روشن است. همچنان‌که تولد انقلاب اسلامی با اسلام انقلابی ممکن شد، بازتولید انقلاب اسلامی در برابر جریان بازگشت انقلاب، با تأکید بر این مفاهیم ممکن می‌گردد. «در انقلاب اسلامی پادزهرِ فرود انقلاب، در خود این انقلاب گذاشته شده است». (14 خرداد 1385). در این نگاه، رهبری از چالش بازگشت، فرصتی درست می‌کند برای بسط معنایی بیشتر انقلاب. در سطح امامت، امام با اجتهادی انقلابی به بازتولید و بسط معانی و مفاهیم انقلابی می‌پردازد، افق‌های جدیدی در ساحت اندیشه انقلاب می‌گشاید و مفاهیم جدیدی را خلق می‌کند. در سایه همین گشایش و توسعه مفهومی است که نیروهای انقلابی امکان‌های جدیدی برای کنشگری پیدا می‌کنند و سطوح متکامل‌تری از انقلاب اسلامی را بازتولید می‌کنند.

✍خاستگاه قرآنی اندیشهٔ تمدنی رهبر انقلاب 




معانی ملی و فراملی، معانی سلبی (فمن یکفر بالطاغوت) و ایجابی (و یومن بالله)، و معانی فرهنگی و تمدنی در انقلاب اسلامی و در ادبیات امام راحل و مقام معظم رهبری از کجا می‌آید؟ با بررسی‌های اجمالی که در آثار و بیانات امام خمینی ره و رهبر انقلاب معلوم می‌شود که خاستگاه اصلی در ادبیات امامین و رهبران انقلاب، قرآن کریم است. اکنون این مقاله در پی بحث‌های زبان‌شناختی و نظریه‌های معنا نیست که ببیند جهانِ پیشازبانی در این معانی کجاست و معانی را باید کجا جستجو کرد. این نوشته در پی ریشه‌یابی بیانات انقلاب در تاریخ اندیشه و عملکرد انقلاب رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه‌ای است. در تاریخ اندیشه، تاریخ بیانات، و تاریخ عملکرد رهبری انقلاب در طول رهبری ایشان، قرآن به مثابه نقشه راهی برای انقلاب، نقشۀ راهی برای عبور از بحران‌های اجتماعی و سیاسی، نقشۀ راهی برای ترسیم آینده انقلاب، و نقشۀ راهی برای صیرورت تمدنی انقلاب بوده است و این نه رویکرد جدید، بلکه رویکرد قدیمی ایشان در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن است.




اینکه قرآن نقش مرکزی در میان نخبگان تمدنی اسلام داشته است، پیش ازاین نیز مورد توجه شرق‌شناسان بوده است. از نظر مارشال هاجسن توجه خاصی که مسلمانان به آیۀ «کنتم خیر امه اخرجت  للناس» (آل عمران، 110) داشته­اند آنها را در طراحی و ساخت جامعه‌ای موفق انگیزه‌بخش بود به طوری که آنها توانستند نهادهای ممتاز و متمایز ادبی، هنری، علمی، سیاسی و فرهنگی عرضه کرده و آن را عالم‌گیر کنند. از نظر هاجسن، هرچند مسلمانان موفقیت­های زیادی به دست آوردند ولی شکست­های بزرگی را هم متحمل شدند، لیکن این بردوباخت مسلمین باعث نشد که آنها از تحقق زندگی­ِ قرآنی ­شان ناامید گشته و در این مورد کوشش دوباره­ای ازخود نشان ندهند. آنها همواره برای ایجاد یک جامعه الهی تلاش کرده­ و بدان امیدوار بوده­اند. 




این قاعده، در مورد ایران بعد از انقلاب و بلکه جهان اسلامِ بعد از انقلاب ایران نیز صادق بوده است. بدین‌سان، قرآن یکی از مصادر مهم در صیرورت معانی جدید در انقلاب اسلامی و در حرکت تمدنی جریان مقاومت در منطقه به رهبری مقام معظم رهبری داشته است. به بیان دیگر، آیت الله خامنه‌ای در میان معرکۀ سیاسی و تمدنی، همواره قرآن می‌خواند، قرآن را مکرر و مکرر می‌خواند، و قرآن را در رفت و برگشت بین کتاب و سنت ازیک طرف، و کتاب و میدان زندگی و تحولات عصری از طرف دیگر مورد استنطاق اجتماعی و تمدنی قرار می‌دهد و از آن اصول و مفاهیم تمدنیِ متفاوت از تمدن سکولار غربی استخراج می‌کند. در اینکه مستندات قرآنی مواضع سیاسی و انقلابی، شعارهای تمدنی، و نظریات و ایده‌های اجتماعی به صورت تفصیلی چه بوده است، پژوهش جدی‌ای تاکنون صورت نگرفته است، لیکن برخی از موارد را می‌توان در این نوشته به صورت اشاره ذکر کرد: 


۲. آیۀ پشتیبان در «زوال و انحطاط تمدن غرب» 

آیت الله خامنه‌ای، فرسودگی جبهۀ مقابل، یعنی تمدن غرب، را یکی از نقاط امید ما می‌شمارد و در قبال کسانی که این سخن را قبول ندارند و زوال تمدن غرب را انکار می‌کنند، به آیۀ قرآنی « أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ تَقْوَىٰ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ» (سورۀ توبه، 109)، استناد می‌کند و می‌گوید که دنیای غرب امروز لب گودال است، البته حوادث و تحولات جوامع به تدریج اتفاق می‌افتد، حتی خود اندیشمندان غربی هم این را احساس کرده‌اند و بر زبان می‌آورند و می‌گویند. این هم یکی از نقطه امید ماست. (01/03/1398 در دیدار با جمعی از دانشجویان)




نکته جالب اینکه، ایشان در اجلاس جهانی علما و بیداری اسلامی، با اشاره به آیه‌ی وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِينَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّينَ بِاللَّهِ ظَنَّ السَّوْءِ ۚ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ ۖ وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا (سوره فتح، 6)[2] تمدن اسلامی را شدنی و مصداق حسن ظن به خدا و محال انگاری تمدن را در میان مسلمانان مصداق سوء ظن به خدا می‌داند و می‌گوید: 

امت اسلامی با همه‌ی ابعاض خوئد در قالب ملت‌ها و کشورها،باید به جایگاه تمدنی مطلوب قرآن دست یابد. شاخصه‌ی اصلی و عمومی این تمدن، بهره‌مندی انسان‌ها از همه‌ی ظرفیت‌های مادی و معنوی‌ای است که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی آنان، در عالم طبیعت و در وجود خود آنان تعبیه کرده است. آرایش ظاهری این تمدن را در حکومت مردمی، در قوانین برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگویی به نیازهای نوبه‌نوی بشر، در پرهیز از تحجر و ارتجاع و نیز بدعت و التقاط، در ایجاد رفاه و ثروت عمومی، در استقرار عدالت، در خلاص شدن از اقتصاد مبتنی بر ویژه‌خواری و ربا و تکاثر، در گسترش اخلاق انسانی، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و کار و ابتکار، می‌توان و باید مشاهده کرد. نگاه اجتهادی و عالمانه به عرصه‌های گوناگون، از علوم انسانی تا نظام تعلیم و  تربیتی رسمی، و از اقتصاد و بانکداری تا تولید فنین و فناوری، و از رسانه‌های مدرن تا هنر و سینما، و تا روابط بین‌الملل و غیره و غیره، همه از لوازم این تمدن‌سازی است. تجربه نشان داده است که اینها همه، کارهای ممکن و در دسترس توانایی‌های جوامع ما است. نباید با نگاه شتابزده و یا بدبینانه به این چشم‌انداز نگریست. بدبینی به توانایی‌های خود، کفران نعمت الهی است؛ و غفلت از امداد الهی و کمک سنت‌های آفرینش، فرولغزیدن به ورطه‌ی «الظانین بالله ظن السوء» است.

? (09/02/1392). 


۱. آیۀ پشتیبان در «امکان بازتولید تمدن اسلامی» 




آیت الله خامنه‌ای در امکان بازتولید تمدن اسلامی ابتدا به دوره بعثت اشاره کرده و می‌گوید: 

مشعلی که پیغمبر اکرم ص برافروخت، آن روز دنیایی را روشن کرد؛ آن روز تمدن‌هایی را ـ نه یک تمدن را ـ پایه‌ریزی کرد و امروز هم می‌تواند. آن روز هم دنیا چیزهای تازه‌ای داشت: علم داشت، پیشرفت داشت، انطاکیه را داشت، روم را داشت، یونان را داشت، ایران را داشت، هگمتانه را داشت، پرسپولیس را داشت، آن روز هم دنیا آن چنان تهی تهی نبود، اما وقتی این مشعل روشن شد، وقتی این خورشید فروزان شد، همه شمعها فروغ خودش را از دست دادند و این بر همه غالب شد. بعثت، این طور ظهور و غلبه‌ای تس. این همان مشعل است، این، همان خورشید است، باید قدرش را بدانیم، باید بعثت را درخودمان و در زندگی‌مان زنده کنیم. 

?(20/10/1372، بیانات در دیدار کارگزاران نظام).  




سپس ایشان در ادامه می‌گوید: «بعثت همیشگی است؛ نسخه اسلام که در بعثت آمده همیشگی است. این بعثت یک امر دائمی برای بشر است و این، خصوصیت بعثت خاتم‌الانبیاء (ص) است، یعنی هر وقت که زمنه عالم و زندگی بشر از معنویت تهی شود، همین معارفی که قرآن کریم به آن ناطق است، می‌تواند در هر زمانی بیاید و آن خلاء را پر کند.

 ?(13/11/1370، بیانات در دیدار با کارگزاران نظام)

آنگاه ایشان با استناد به آیه‌‌ی «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (سورۀ نور: 55) تأکید می‌کند که تحقق کامل وعده الهی یعنی پیروزی حق بر باطل و بازسازی امت قرآن و تمدن نوین اسلامی. رهبری در ادامه در باره این آیه و امکان تمدن نوین اسلامی توضیح می‌دهند که نشانۀ این وعده تخلف‌ناپذیر در اولین و مهم‌ترین مرحله، پیروزی انقلاب اسلامی درایران و بنای بلندآوازه نظام اسلامی بود که ایران را به پایگاه مستحکمی برای اندیشه حاکمیت و تمدن اسلامی تبدیل کرد.

? (17/09/1387، پیام به کنگره عظیم حج). 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

مصباح

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • رحمت الهی
  • فرهنگی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس